۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

پناهجویان موظف اند گزارشی از نحوه مصاحبه با وکیل کمیساریای عالی ارایه داده و احجاف هایی که وکیل در حق آنها نموده را علنی سازند..

به دست انجمن حمایت از پناهجویان‏ در در تاریخ چهارشنبه, آگوست 10, 2011‏ و ساعت 01:33 قبل از ظهر‏‏
در طی فعالیت انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی، مصاحبه ها و گزارشات بسیاری از وضعیت پناهجویان ایرانی در ترکیه تهیه و رسانه ای کردیم. اینک وقت آن رسیده با سازمان هایی که زمینه فعالیت خود را در خصوص پناهجویان بسط و گسترش داده، مصاحبه های مستمری داشته تا پناهجویان از نحوه فعالیت چنین سازمان هایی آگاه بوده و بتواند ارتباط هایی با این سازمان ها برقرار نمایند. نخستین مصاحبه خود را با آقای لهراسب زینالی، موسس جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یکپارچگی ایران آغاز کردیم. در بخشی از این جنبش، کمیته حقوق بشری همت گمارده و طرح و حل مشکلات و معضلات پناهجویان را در زمره اهداف خود قرار داده است. به همین دلیل گفتگویی با آقای زینالی انجام دادیم... ماحصل این گفتگو
...
کلام را با بیوگرافی شما آغاز می کنیم...
با درود بسیار و سپاس از دعوت شما.... پیش از هر سخنی بایست بگوییم که خبرها و گزارشات انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه همواره از طریق وبلاگ و فیس بوک این انجمن چه من و چه دوستان  مطالعه و تا به امروز پیگیر بودیم و تمامی تلاش خود را برای پشتیبانی از این انجمن و هم چنین پناهجویان ایرانی به کار گرفته و در کنار آنها خواهیم ماند تا زمانی که یک پناهنده ایرانی در ترکیه هست این انجمن بایست به فعالیت خود ادامه داده و شرایط و موقعیت خود را مستحکم تر سازد. چرا که این انجمن صدای خاموش پناهجویان ایرانی است که سالها در سکوت روزگار خویش را سپری می کنند.
من لهراسب زینالی هستم، در یکی از ییلاق های اطراف سبلان در ایل شاهسون متولد شدم تا ده سالگی در آذربایجان بودم. پس از آن با شروع انقلاب همراه با خانواده به گیلان و تهران کوچ اجباری داشتیم. در زمینه تجارت بین الملل تحصیل کردم. متاهل و متولد 1348.
چه زمانی ایران را ترک کردید؟15سال پیش با توجه به مشکلات امنیتی که برای من پیش آمد، مجبور به ترک ایران شدم. نوع نگاه و اندیشه من سکولار هست، طبیعتا با نگاه دینی که حاکم بر جامعه بود، کاملا در تضاد بود. همین مسایل سبب کوچ اجباری دیگری شد و مجبور شدم سرزمین مادری ام را ترک کنم. پس از ترک ایران به همراه خانواده به مالزی مهاجرت کرده و پس از مدتی تجارت خانه بزرگی راه اندازی کردم.شش سال پیش به همراه تعداد بسیار زیادی از ایرانیان مقیم مالزی گردهمایی بزرگی مقابل سفارت امریکا در کوالالامپور برنامه ریزی و دعوت به عمل آوردیم. همین امر سبب شد به همراه خانواده از مالزی اخراج شوم. به خاطر نوع فعالیت های مدنی و ارتباط های کاری که با دیگران در تجارت خانه خود داشتم، به محض رسیدن به فرودگاه کشور آلمان در عرض کمتر از شش ماه پاسپورت دائمی گرفته و پناهنده سیاسی شدم.
با خبر شدیم که جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یکپارچگی ایران بخشی از فعالیت های خود را به رسیدگی مشکلات و معضلات پناهجویان ایرانی اختصاص داده است. چنین نگاه حقوق بشرانه ای به چه شکل و شیوه ای می باشد؟مسئله پناهندگی و پناهجویی به اکثر ما ایرانیان چه از فعالین سیاسی_ اجتماعی و مذهبی باشیم و چه در گوشه ای به زندگی عادی خود بپردازیم، مرتبط است. جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یک پارچگی ایران نیز با این مقوله درگیر است. در دوسال اخیر یعنی قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم و پس از آن، ارتباط های مستمری با جوانانی که در روند رو به رشد دموکراسی در ایران معتقد و در جریان بوده و درگیر شده بودند، ارتباط های خود را پیوسته ادامه دادیم. پس از انتخابات و با شروع اعتراضات مردمی و جنبش سبز، به خاطر نوع حکومت غیردمکراتیکی که به واسطه حاکمان ایران زمین به وجود آمده بود، پر واضح بود که بی تفاوت نمی توانستیم؛ باشیم. به همین دلیل با گروهی دیگر از ایرانیان که نگاه سیاسی و حقوق بشری داشتند،تصمیم بر آن گرفته شد که بخشی از فعالیت های خود را به پناهجویان اختصاص دهیم و کمیته حقوق بشر به جنبش آذربایجان اضافه کرده و با همراهی و همکاری وکلا حقوق بشری در این زمینه فعالیت خود را گسترش دادیم. هدف اولیه این کمیته، اطلاع رسانی و آگاهی بخشیدن پناهندگان ایرانی بود که به سازمان کمیساریای عالی پناه می آورند، تا به حق و حقوقی که دارند، آگاهی پیدا کرده و برای بدست آوردن آن در کنار هم مبارزه کنند.
چنین خدماتی تنها طیف خاصی از پناهجویان را در بر می گیرد یا تمامی پناهجویانی که به کمیساریای عالی پناهندگان مراجعه می کنند، می توانند از آن استفاده نمایند؟ به عنوان مثال پناهجویانی که پرونده سیاسی دارند، بیشتر مورد توجه کمیته حقوق بشری قرار می گیرند؟خیر... اکثریت پناهجویان از طیف سیاسی گرفته تا اجتماعی، مذهبی و... در حیطه کاری ما قرار گرفته اند. هر چند توجه ویژه ای به پناهجویان ایرانی که پس از انتخابات دهم از ایران به کمیساریای عالی پناه آورده اند، می شود و بیشترین مراجعه کنندگان و ایمیل های دریافتی از پناهجویان جنبش سبز می باشد. اما هیچ گاه این مسئله ما را از هدف خود دور نمی کند. کمیته حقوق بشری نگاه متفاوتی به اندیشه و پرونده شخص پناهجو ندارد. پناهجویی که از ایران خارج شده و به کمیساریای عالی خود را معرفی می کند، اگر با بخش حقوق بشری جنبش دموکراسی آذربایجان ارتباط گیرد، پرونده آنها از طریق دوستان پیگیری می شود.
شما به حق و حقوق پناهجویان به طور کلی اشاره ای داشتید، برای آشنایی بیشتر می توانید به مواردی اشاره فرمایید که پناهجو چه حق و حقوقی دارد که از آن ناآگاه بوده و بایستی برای به دست آوردن آن به شکلی مبارزه کند؟افرادی که خود را پناهنده سیاسی یا اجتماعی معرفی می کنند بایستی تعاریفی از پرونده سیاسی، اجتماعی خود داشته باشند. به طور مثال، من پناهجو به دلایل مشکلات و نقص قوانین ضد حقوق بشری گوناگونی که در کشورم حکم فرماست، به عنوان پناهنده سیاسی، عقیدتی، اجتماعی نمی توانم در چنین جامعه ای با چنین ساختاری زندگی کنم. طبق تعریف قوانین کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل بایستی به جای دیگری کوچ کرده و مکان و نوع زیست خود را آزادنه انتخاب کنم. اگر مشخصا به شرایط و وضعیت پناهجویان در ترکیه اشاره کنم. حقوق پناهندگی جهانی است و ربطی به کشوری که در آن دفتر کمیساریای عالی بنا شده ندارد. دفاتر کمیساریای عالی پناهندگان زیر نظر کنوانسیون های حقوقی سازمان ملل است که در هر کشوری تاسیس شده اند. پناهجویانی که به این دفاتر مراجعه می کنند بدین معنی است که زیر چتر بخشی از سازمان ملل هستند و بایستی در حد اولیه از حق و حقوقی برخوردار باشند. حتی اگر شخصی بر مبنانی دلایل فردی از کشور خود خارج و به کمیساریای عالی خود را معرفی کرده، بایستی بداند که دارای حق و حقوقی است که برای گرفتن آن حق باید تلاش کند تا بدست آورد. چرا که حقوق اولیه پناهجو در ظرف کمتر از دو ماه؛ کمیساریای عالی پناهندگان از دولت ایران به نوعی دریافت می کند. این مزایایی که کمیساریای عالی برای پناهجو از دولت ایران می گیرد بایستی پناهجو طلب کند. متاسفانه بسیاری از پناهجویان از این موضوع ناآگاه هستند و در باور خود به این نتیجه رسیده اند که کشور دوم به شکلی هزینه آنها را تقبل کرده است. این صددرصد اشتباه است. پناهجو حق و حقوق خود را بایستی طلب کند. حقی که سهم خود اوست. در کنار آن پناهجویان باید وجه فعالیت سیاسی و اجتماعی خود را حفظ کنند و داستان پردازی نکنند. در طول سی سال فعالیت کمیساریای عالی، وکلای این سازمان به تجارب بسیاری دست یافتند و فراتر از اندیشه پناهجو به جو حاکم بر ایران آگاه و مسلط هستند. دوباره یادآوری می کنم، توهم اندیشی کمکی به پناهجو نمی کند، هر آن چه که هستند؛باشند و مسایل حقیقی را بیان کنند.
یک پناهجوی ایرانی چگونه بایستی با شما ارتباط برقرار کرده و از نوع فعالیت شما آگاهی یابد؟جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یک پارچگی ایران وب سایتی دارد که بخش کمیته های آن مشخص است. در قسمت ارتباط با ما، پناهجو می تواند خلاصه ای از نوع فعالیت خود و پرونده پناهجویی اش، شماره تلفن و ایمیل خود را برای ما ارسال کند. بلافاصله با وی تماس حاصل کرده و ارتباطهای بیشتر و راهنمایی های بیشتر در زمره کار قرار می گیرد. علاوه بر وب سایت، فیس بوک جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یک پارچگی ایران هست که پناهندگان و پناهجویان می توانند از این طریق به همان گونه ای که اشاره کردم، ارتباط برقرار کرده و مشکل و معضل خود را بیان کنند تا کمک ها و راهنمایی های حقوقی لازم در اختیار آنها گذاشته شود.
به نظر شما چرا پناهجویان اکثرا به این موضوع تاکید دارند که کمیساریای عالی با دولت مردان ایران روابط حسنه ای دارد؟به این شکلی که پناهجویان صحبت می کنند، نیست. اما پناهجو زمانی که درخواست پذیرش پناهندگی را به کمیساریای عالی تقدیم می کند ، دارای حقوق اولیه ای می باشد. چرا که از همان روز نخست پرونده ای با نام ومشخصات روشن و حقیقی به کمسیاریای عالی معرفی می کند،بخشی از این پرونده بعد از مدتی تحویل سفارت ایران داده می شود و سفارت ایران در جریان پناهندگی آن فرد قرار می گیرد. به همین دلیل کمیساریای عالی پناهندگان دولت ایران را موظف به پرداخت هزینه های حقوق اولیه پناهجو از مسکن گرفته تا درمان و امنیت می کند.
کمیته حقوق بشر، جنبس آذربایجان تا به حال توانسته فعالیت های عملی و مثمر ثمری برای پناهجویان انجام دهد؟نه جنبش آذربایجان، و نه هیچ سازمان دیگری، در هیچ زمانی نمی تواند،چیزی را تضمین کند. اما در طی فعالیت کمیته حقوق بشری این جنبش، افرادی که مسوولیت هایی که بر عهده آنها گذاشته شده، توانسته اند به لحاظ مشورت و راهنمایی بسیار، باری هر چند کم، از دوش پناهجویان بردارند. وکلایی حقوق بشری که در این بخش فعالیت دارند به بسیاری از قوانین کمیساریای عالی و پناهجویی و همچنین قوانین کشورهای پناهنده پذیر آگاه بوده و با تمام نیرو سعی بر آن دارند که به درستی پناهجویان را آگاه و راهنمایی کنند. ما کارمندان بسیاری نداریم اما در حد بضاعت خود، از زمانی که پناهجو با سازمان ارتباط برقرار می کند، خلاصه ای از پرونده وی به همراه عکس و مشخصات فردی آن پناهجو دریافت و فایلی اختصاصی برای پناهجو باز کرده و پیگیر پرونده اش شده و ترجمه هایی به زبان آلمانی، فرانسوی، ترکی، انگلیسی از پرونده به عمل آورده و برای سازمان هایی که می توانند پناهجو را مورد حمایت خود قرار داده ارسال می نماییم. به دنبال آن نامه ای که کمیته ویژه زیر نظر جنبش آذربایجان هست، به پیوست پرونده پناهجو ارسال می شود. تا به امروز پرونده هایی که زیر نظر این سازمان بودند، خوشبحتانه مورد قبول واقع گردیده و به گونه ای اعتمادهایی برقرار شده است.
به نظر شما چرا پناهجویان در طی این سالها نتوانسته اند تشکلی منسجم و بردوام داشته باشند؟
بررسی چنین موضوعی برمی گردد به مسایل شخصی، و عدم آزادی حزب و تشکل در ایران. این مشکل از زمان پناهجویی شکل نگرفته و به گذشته برمی گردد. هم میهنی که سالها چه در خانواده و در چه در اجتماع مورد سرکوب فکری و جسمی قرار گرفته، یک شبه نمی توان از او درخواست کار گروهی را داشت. بی گمان نه پناهجو بلکه اکثر ایرانیان هنوز به کار گروهی و استدلال صحیح و پایبند بودن به قوانین کار گروهی عادت نکرده اند. دموکراسی یک درس است.شطرنج را با شطرنج باز بایستی بازی کرد. توصیه ای که ما با این عزیزان داریم این است که اگر در انجمنی یا تشکلی حضور دارند بایستی چند اصل اساسی آن را همگی درنظر گرفته و به آن رای داده اند، رعایت کنند. وگرنه ثمره آن می شود، که هیچ تشکلی دوام ثابت نداشته و در همان آغاز راکد می ماند. یک شیء از تلفن همراه گرفته تا اتومبیل و خونه و... قراردادهای دارد که طرفین آن را می پذیرند و به آن پایبند هستند، چرا یک تشکل نبایست این چنین باشد؟؟؟ یک تشکل بر مبنای الف ب پ طبق اساسنامه ای که تصویب شده، بایستی موازین آن رعایت شود. زمانی اساسنامه ای پذیرفته می شود به این معنی است که ما به اصول اعتقاد داشته و پایبند هستیم. بی گمان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد و استراترژی هر سازمانی بر پایه اختلاف سلایق دوام پیدا کرده و منسجم می شود. لازم نیست همه تاکتیک ها را با هم عمل کرد. لازمه دوام یک تشکل پایبندی به اصول است، فرعیات به نوبه خود حل می شود. و اگر تا به حال چنین معضلی حل نشده تنها برمی گردد به تخطی از اصول و عدم اعتقاد به کار گروهی... هر تعداد افراد می توانند کار جمعی را شروع کنند اما سخن بر آغاز کار نیست، بایستی پیوسته و مستمر و بردوام تشکل خود را سرپا نگه دارند. زمانی که انگلستان زیر شدیدترین حملات آلمان نازی بود، چرچیل در نطق گیرای خود بیان داشت که ما از جزیزه به هر قیمتی که هست، محافظت می کنیم. ما در دریاها و در برکه ها و بیابان ها می جنگیم تا از حثیت و شرف و خود دفاع کنیم... ما هم امروز به این گفته تکیه می کنیم...
به عنوان کلام آخر، چه راهنمایی می توانید به پناهجویان داشته باشید، تا بتوانند از پرونده خود به شکل درستی دفاع کنند؟هر پناهجو باید روزی یک ساعت نسبت به پرونده اش بیاندیشد و بر روی آن کار کند. دقیق بیاندیشد و مطالعه بسیار در زمینه پرونده خود داشته باشد. در فیس بوک فعال باشد، مقاله بنویسید. معضلات و مشکلات خود را علنی کند. نباید بترسد، هیچ واهمه ای نبایست از پلیس ترکیه و از عوامل جمهوری اسلامی داشته باشد. سکوت و خاموشی پناهجویان در برابر مشکلاتی که برای آنها به وجود آمده کار را بدان جا رسانده که به زنان پناهجو پیشنهادهای نامشروع می شود. پناهجویان نبایست به حداقل حقوق خود قانع باشند. ناآگاه بودن به حقوق خود سبب می شود که هر ظلم و ستمی پناهجو متحمل شود. هر کدام از پناهجویان موظف هستند گزارشی از نحوه مصاحبه خود با وکیل کمیساریای عالی ارایه داده و احجاف هایی که وکیل در حق آنها نموده را علنی سازند در غیر این صورت ره به جایی نخواهیم برد...
 ______
گفتگو از:فرزانه دارابی
لطفا نقطه نظرات خود را زیر نوشته بیان کنید
با سپاس بسیار روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر)
تلفن تماس:00906586901

لهراسب زینالی:پناهجویان موظف اند گزارشی از نحوه مصاحبه با وکیل کمیساریای عالی ارایه داده و احجاف هایی که وکیل در حق آنها نموده را علنی سازند...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر