۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

پناهجویان حق و حقوقی دارند که سالها بی عدالتی و نبود اعتراض جمعی سبب گشته این حقوق از پناهجو سلب شود

پناهجویان حق و حقوقی دارند که سالها بی عدالتی و نبود اعتراض جمعی سبب گشته این حقوق از پناهجو سلب شود
باخبر شدیم که دو تن از اعضاء هفت نفره شورای نمایندگان انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه در خطر دیپورت قرار گرفته و باقی اعضاء به شهرهای مرزی ترکیه تبعید شدند، بر آن شدیم تا مصاحبه ای با سخنگوی این انجمن (صلاح الدین عزیزیان) داشته باشیم، که چرا و چگونه انجمنی نوپا این چنین شورای نمایندگان آن به یکباره در تیررس احکامی سنگین قرار گرفته است....
آقای عزیزیان سوال نخست را از سنگ بنای انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر)، آغاز می کنیم که چه ضرورتی هایی در دوره پناهجویی به وجود آمده است، تا چنین انجمنی تاسیس شود؟
شرایط سخت گذران زندگی پناهجویی در ترکیه، پروسه طولانی مدت رسیدگی به پرونده پناهجویان از هنگام ورود به ترکیه تا زمان مصاحبه، نحوه مصاحبه پناهجو با وکیل، اخذ عدم رسیدگی به ردی پرونده ها از طرف کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل/آنکارا و عدم اطلاع رسانی مناسب جهت در جریان گذاشتن سازمان ها و افراد فعال حقوق بشری در سراسر گیتی...ضرورت تشکیل چنین انجمنی را در راس کار قرار داد و این انجمن جهت آگاهی و رسانه ای کردن مشکلات مذکور تاسیس شده است. اعضاء انجمن متشکل از پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه است که همگی با تمامی معضلات گفته شده روبرو بوده و خود را مقید دانستند که دست به تاسیس انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی زده تا روزنه ای ایجاد کنند برای صداهای خاموش پناهجویان، شاید از این رهگذر گره ای از هزاران مشکلات پناهجویان حل و فصل شود.
طبق اطلاع رسانی که از طرف اعضاء انجمن صورت گرفته، گویا شورای نمایندگان این انجمن جملگی تبعید و حتی در مواردی در خطر دیپورت قرار گرفتند؟ به نظر شما این اقدام چرا و به چه منظور صورت گرفته است؟
بنای هر انجمنی اساسنامه یا شناسنامه آن انجمن است که در آن طرح و هدف اعضاء موسس آن مشخص می شود. انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی نیز از ان قاعده مستثنی نبوده و از همان ابتدای امر چنانچه در اساسنامه هم ذکر شده است کاملا صنفی بوده و در چارچوب قوانین کشور ترکیه فعالیت های خود را برنامه ریزی کرده است. اما با توجه به این که ایران امروز؛ آبستن وقایع گوناگون سیاسی است و در حال حاضر نیز شاهد جنایت های بی شماری از جانب حکومت دینی جمهوری اسلامی بر مردم ایران هستیم، باتبع اعضاء فعال این انجمن چنانچه پیشتر در ایران در برابر بی عدالتی هایی بسیار، فریاد اعتراضی خود را بانگ برآوردند، همگام و همسو با معترضان ایرانی سعی بر آن داشتند در رخدادهای همچون 22بهمن، روزجهانی کارگر،18تیر، روز دانشجو و... مقابل سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا تجمع های اعتراضی و مدنی خود را داشته باشند. چنین رویکردی با توجه به مراوده های سیاسی که دولت جمهوری اسلامی با ترکیه داشته، سبب شده که پشت پرده جلوی این حرکت های اعتراضی به گونه ای گرفته شود. به همین دلیل دیپلمات های دولت ایران در ترکیه با هماهنگی هایی که با وزارت امور خارجه کشور ترکیه داشتند، سبب شد که پلیس ترکیه هر هفت نفر اعضاء اصلی شورای نمایندگان را در یک زمان خاص و به طور برنامه ریزی شده، تهدیدگونه در خطر دیپورت و تبعید قرار دهند. ناگفته نماند، هدف از این کار متفرق کردن اعضاء و در نهایت متلاشی شدن هسته مرکزی انجمن حمایت از پناهجویان بوده است.
طبق این تعریفی که شما بیان می کنید، عملکرد انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی کاملا نگاه متضادی با اساسنامه انجمن داشته و رویکرد شما یک رویکرد سیاسی است تا صنفی؟!! همین امر سبب می شود که چنین انجمنی صدمه ببیند. برای نگاه و هدف صنفی که در اساسنامه آمده و بدان اشاره کردید، چه اقداماتی برای پناهجویان؛ شورای نمایندگان انجام داده و خواسته های صنفی این انجمن به صورت تیتروار چگونه است؟
همان طور که گفته شد، اساسی ترین و بارزترین هدف و عملکرد انجمن، رسانه ای کردن معضلات و مشکلات پناهجویان بوده و همچنان ادامه دارد. تهیه بیش از صد گزارش و مصاحبه از پناهجویان ایرانی و انعکاس آن در رسانه های کثیر الانتشار مجازی و طبقه بندی آن در وبلاگ و فیس بوک انجمن، خود گواه این مسئله است. در کنار آن می توان به موارد زیر نیز اشاره کرد و عملکرد انجمن را به وضوح نمایان ساخت.
1-تخریب دیوار بی اعتمادی در بین پناهجویان ایرانی، که با سیاست های ویژه ای در بین پناهجویان رخنه پیدا کرده بود . به طور مثال در همان بدو ورود به دفتر پلیس ترکیه پناهجو با نوشته ای مواجه می شود که با هیچ شخص حقیقی و حقوقی مصاحبه و گفتگو نداشته باشید.
2- برگزاری مراسم چهارشنبه سوری، شب یلدا، بزرگداشت فرزاد کمانگر،برگزاری مراسم معارفه مسوول جدید بنیاد نوروز و...چنین اقداماتی برای بالا آوردن سطح روحیه جمعی بین پناهجویان و نشاط روز افزون بین خانواده هایشان، چرا که شرایط سخت گذران زندگی در ترکیه عاملی شده تا زنان و کودکان نتواند سنگینی این بار را به دوش بکشند و خیلی از خانواده به مرحله جدایی و ترک از هم دیگر نیز پیش رفته اند...
3- جلسات مکرر و پیوسته شورای نمایندگان با والی شهر جهت بخشیدن پول خاک... خوشبختانه این عمل صورت گرفت و می بینیم که پول خاکی که قبلا بار مضاعفی برای پناهجویان به همراه داشت امروز پناهنده ها و پناهجویان دغدغه چنین معضلی را ندارند.
4-ارتباط با سازمان های حقوق بشری و بنیادها و انجمن هایی مرتبط به امور پناهجویان...این سازمان ها قبلا در زمینه مالی و حقوقی به صورت فردی به پناهجویان کمک و یاری می رساندند که در این بین بسیاری از افراد سوء استفاده های کلانی از این موسسات می کردند. خوشبختانه امروزه اعتمادی دو طرفه ای بین انجمن حمایت از پناهجویان با این سازمان ها صورت گرفته و انجمن افرادی که در شرایط بغرنج تری هستند و نیاز شدیدی به کمک مالی دارند به آنها معرفی می کند.
4- چندین جلسه پیاپی با وکلای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل/آنکارا برای بهبود شرایط و تسریع در روند رسیدگی پرونده ها... چنانچه که می بینیم تغیرات مستمری در نحوه مصاحبه پناهجو با وکلا کمیساریای عالی صورت گرفته است.
5- جلوگیری از حرکات رادیکالی پناهجویان... پیشتر شاهد درگیرهای شدید و غیرقابل تصوری از طرف پناهجویان با وکلای کمیساریای عالی پناهندگان و همچنین پلیس ترکیه صورت می گرفت و امروزه خوشبختانه پناهجویان مشکلات خود را به صورت فردی پیگیری نمی کنند و از اعضاء شورای نمایندگان انتظاراتی دارند تا مشکلاتشان را با پلیس شهر و همچنین وکلاء در میان بگذارند.
6- و مواردی دیگر که در زیر مجموعه موارد فوق الذکر می شود.
در ادامه بحث باید بیان کنم که درست است که طبق اساسنامه، فعالیت های انجمن در قالب صنفی مطرح شده است و نه سیاسی...اما این انجمن یک تشکل پناهجویی ایرانی است و هر شخصی نسبت به سرنوشت خود و کشورش بدون شک بی تفاوت نیست. جز این است که تمام پناهجویان بر اثر بی عدالتی ها و قوانین نابرابر حکومت دینی از ایران گریخته و اینک آواره و خانه به دوش شده اند. کشور ترکیه هم دارای حکومت دموکراسی است و فعالیت های اعتراضی پناهجویان مقابل سفارت ترکیه بی گمان در کشوری که ادعای دموکراسی دارد به هیچ عنوان نمی تواند غیرقانونی باشد و ما با این دید و تصور از دولت ترکیه، اقدام به انجام چنین حرکاتی آن هم در قالب مدنی و قوانین دولت ترکیه دست زده ایم. و تا به حال از طریق رسانه ای کردن مشکلات و گفتگو با مسوولان زیربط برای حل معضلات و مشکلات پناهجویان اقداماتی انجام داده و هیچگونه حرکت فیزیکی و رادیکالی از طرف اعضاء انجمن انجام نشده و حتی توصیه هم نمی شود. تا زمانی که فرصت دیالوگ و گفتگو هست؛ بایست آن را غنیمت شمرد.
در بیانیه شماره سه انجمن حمایت از پناهجویان اشاره به موضوعی تحت عنوان مرگ تدریجی پناهجویان به علت سهل انگاری وکلای کمیساریای عالی پناهندگان شده است. که با بیان مواردی، نوک پیکان انتقاد به سمت کم کاری دولت ترکیه در ارایه حق و حقوق پناهجویان و همچنین سهل انگاری کمیساریای عالی پناهندگان از عدم آگاهی نسبت به حال و روز پناهجو، گرفته شده است. برای حل چنین معضلی شورای نمایندگان چه اقداماتی انجام داده اند؟ آیا تنها وظیفه اصلی خود را بر بیان مشکلات و رسانه کردن آنها متمرکز کرده یا اقدامات عملی دیگری در این راستا انجام و صورت داده است؟
شورای نمایندگان برای متمرکز کردن فعالیت های انجمن هم به جهت این که مکانی مشخص برای مراجعه پناهجویان وجود داشته باشد و هم فعالیت های انجمن در چهارچوب قوانین دولت ترکیه تعریف شده باشد از بدو تاسیس انجمن و از زمان برگزاری اولین انتخابات مجمع عمومی آن، جلسه های مکرری با فرماندار شهر و پلیس امنیت برگزار کردند و خواستار گرفتن مجوز تاسیس مکانی برای دفتر کار اعضاء انجمن بودند. نهایت این جلسات با توجه به راهنمایی های فرماندار شهر درخواستی از طرف شورای نمایندگان تنظیم و تقدیم والی شهر گردید. فرماندار نیز جهت اخذ مجوز آن را به وزرات کشور ترکیه ارسال نمود که تا به حال جوابی دال بر پذیرفتن چنین درخواستی ارایه نشده است. اما ماحصل چنین رفتار دمکراتیکی در معرض خطر دیپورت دو تن از اعضاء به ایران بود و باقی اعضاء شورای نمایندگان، ساسان مهری، آرش شریفی، سیروان عنایتی، حمیدذوالقدر مقدم و صلاح الدین عزیزیان به دیگر شهرهای ترکیه تبعید شدند.
بی گمان زمینه چنین درخواستی بایستی به عینه مشهوده باشد که شورای نمایندگان، دست یابی به چنین مکانی را در زمره کار خود قرار داده است. لطفا به صورت تیتروار به موارد و مسایلی که ضرورت تاسیس چنین مکان جمعی که مختص به پناهجویان را ایجاب می کرد، بپردازید؟
ابتدا، این که دفتر کار سبب می شد که شورای نمایندگان به صورت رسمی به فعالیت های خود بپردازد و در این حالت کاملا رسمیت خود را پیدا می کرد. دوم، تاسیس چنین مکان مشخصی، عاملی می شد که اعضاء شورای نمایندگان به راحتی ارتباط های با پناهجویان داشته و اعتمادی بیشتری ما بین آنها صورت می گرفت. سوم، اگر مکان مشخص و قانونی از جانب دولت ترکیه به انجمن داده می شد، فعالیت های شورای نمایندگان جنبه کاملا قانونی داشت و نیازی به بازخواست اعضاء شورای نمایندگان توسط پلیس نمی شد. به طور مثال زمانی که پناهجویی به نام سیامند ساوجبلاغ دست به خودکشی زده بود، با روابط عمومی انجمن تماس حاصل کرده و درخواست کمک داشتند، حال پس از کمک به وی و خبردار کردن اورژانس ، پلیس و امنیت شهر به جای تقدیر و تشکر ساعات متوالی مسوول روابط عمومی انجمن را بازخواست بازجویی کرده و تعهداتی از وی گرفته بودند.
حال می بینید چرا و چگونه تشکیل مکان جمعی در بین پناهجویان این چنین ضرورت دارد؟!! در ادامه بایست اضافه کنم که شرایط روحی و روانی نامناسب پناهجویان ایرانی در ترکیه عامل اصلی بود که شورای نمایندگان بر خواسته خود پافشاری کنند. مرگ مشکوک پناهجویان و بی اطلاعی از حال و روز آنها، خودکشی های پیاپی پناهجویان حتی در شهر کوچکی همچون نوشهیر که موارد بسیاری دیده شده است که می توان به مرگ محمد شیری، انوش نامور، و اقدام به خودکشی مرتضی قمری، سیامند ساوجبلاغ، سحر و سامان مهدی پور، اشاره کرد. هر چند موارد بسیاری اتفاق افتاده که پناهجو از ذکر نامش و رسانه ای کردن آن خودداری می کند. اما اگر فرصت و اجازه ای به اعضاء شورای نمایندگان داده می شد، گزارش هایی از موارد بسیار پناهجویان ارایه می شد که در طی هفته بارها و بارها بیمارستان شهر پذیرای پناهجویانی است که به خاطر شرایط سخت دوران پناهجویی اقدام به خودکشی به طرق مختلف کرده اند.
بیانیه چهارم انجمن حمایت از پناهجویان به ضعف و نحوه عملکرد وکلای کمیساریای عالی پناهندگان و همچنین عدم آگاهی آنها نسبت به قوانین حکومتی و عرفی جمهوری اسلامی اشاره داشته است. به نظر شما آیا در بوته نقد قرار دادن نحوه عملکرد وکلای کمیساریای عالی می تواند عاملی برای تبعید اعضاء شورای نمایندگان و همچنین در خطر دیپورت قرار گرفتن آنها باشد؟
در نشستی که شورای نمایندگان با مسوول حقوقی کمیساریای عالی پناهندگان داشتند، وی از عدم دخالت این سازمان در کارهای داخلی دولت ترکیه سخن راند. پس این احتمال بسیار ضعیف است که دیپورت و تبعید اعضاء با هماهنگی کمیساریای عالی باشد. زیر کمیساریای عالی بلافاصله به پرونده اعضای که برگه دیپورت دریافته کرده بودند، رسیدگی و پرونده را به جریان و حتی در مدت زمان بسیار کوتاهی مصاحبه مجدد در نظر گرفتند. که خانم ساناز غلامحسینی ایزدی به عنوان پناهنده پذیرفته و آقای سیدخضر میرسیدی به مصاحبه مجدد فرا خوانده شدند. این تصمیم کمیساریای عالی نشانگر مخالفت شدید با تصمیم دیپورت اعضاء شورای نمایندگان بود. به نظر من چنین اقدامی تنها یک برنامه از پیش طرح ریزی شده و هماهنگ بین دولت ترکیه و ایران بوده است.
در حال حاضر وضعیت اعضاء شورای نمایندگان که در تبعید قرار گرفته اند، به چه شکل و شیوه ای می باشد؟
پر واضح است که کاملا شرایط و وضعیت نابسامانی در پیش داشته و دارند. هر کدام از اعضاء به شهرهایی منتقل شده اند که آمار حضور پناهجویان بسیار پایین است. برخورد نامناسب و غیرانسانی پلیس شهرهای جدید با اعضاء تبعیدی، تهدیدهای بی دلیل و سخت گیری های بی پایه و اساس. در ادامه سخت گیرهای پلیس اگر اشاره کنم، به نحوه رفتار پلیس در ارتباط با شخص بنده، جلسه محاکمه ای در دادگاه برای من صادر شده است که در تاریخ 3/8/2011 بایست در این جلسه حضور داشته باشم در غیر این صورت حکم دیپورت من صددرصد امضاء خواهد شد. اعضاء شورای نمایندگان به علت شرایط نامناسب مالی امروزه حتی قادر به تهیه مکانی برای ماندن در شهر جدید ندارد در حالی که پلیس اصرار دارد که بایستی فورا مکانی برای سکونت اجاره نمایند. حق نشست و جلسه های حتی محفلی با دیگر پناهجویان آن شهر را نداشته و کاملا کنترل نامحسوس می شوند. برگه های بسیاری که محتوای متنی آن معلوم نیست، بدون مترجم در اختیار اعضاء شورای نمایندگان قرار داده تا سریع امضاء نمایند و حق هیچ گونه اعتراضی داده نمی شود. از طرف دیگر پس از انتقال اعضاء به شهرهای خود، بلافاصله ردی پرونده ساسان مهری اعلام و پرونده وی مختومه اعلام می شود. اینجا سیاست دوگانه کمیساریای عالی به وضوح مشخص است و اگر در دور قبل رسیدگی پرونده ها را در ارجعیت قرار داد، این بار به مانند شمشیر دو لبه ای عمل کرده و شرایط را برای ادامه حیات سخت تر کرده است.آقای مهری از فعالین سیاسی_مذهبی بودند که بیشترین آراء را در بین کاندیداهای شورای نمایندگان به خود اختصاص داده و امروز با چنین اقدامی کاملا وی را خلع سلاح کرده و دست پلیس ترکیه برای دیپورت ایشان باز گذاشته شده است. آقای سیروان عنایتی که خبرنگار هستند امروز به علت مشکلات مالی شدیدی که برایشان رخ داده؛ آواره کوچه و خیابان ها شده و مجبور است که شب را در خیابان به سر کند. در کل شرایط پیش آمده برای اعضاء انجمن چنان بغرنج و غیرقابل تصور است که نیاز رسیدگی مستقیم سازمان های حقوق بشری به امر را می طلبد.
با چنین شرایطی روند کار انجمن به چه شکل خواهد بود؟
انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی طبق عهد و پیمانی که با اعضاء خود داشته به کار خود ادامه می دهد و اعضاء شورای نمایندگان با توجه به توان بضاعت خود پیگیر مسوولیت های خویش هستند. بی گمان حتی اگر شرایط سخت تر از این هم پیش آید، دست از فعالیت های خود که همانا رسانه ای کردن مشکلات پناهجویان است، برداشته نمی شود تا زمانی که حق و حقوق پناهجویان به آنها برگردانده شود. اعضای شورای نمایندگان پیش از پیش ضرورت فعالیت انجمن را متذکر می شوند و مصرانه تر و کوشاتر به فعالیت خود ادامه خواهد داد.
و کلام آخر...
در پایان اعضاء شورای نمایندگان انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی از تمامی سازمان های حقوق بشری می خواهد اعضاء این انجمن را مورد حمایت خود قرار داده تا این چنین روزنه ای در همان بطن کار در نطفه خفه نشود. حمایت سازمان های مرتبط به امور پناهجویی از اعضاء شورای نمایندگان عاملی می شود که آنها مصرانه تر پیگیر هدف خود باشند. از تمامی پناهجویان ایرانی می خواهیم که با اعضاء شورای نمایندگان هم صدا شده تا به حق خود دست یابیم. پناهجویان حق و حقوقی دارند که سالها بی عدالتی و نبود اعتراض جمعی سبب گشته این حق ها از پناهجویان سلب شود.
مصاحبه کننده: فرزانه دارابی(خبرنگار در تبعید)
لطفا نقطه نظرات خود را در زیر نوشته بیان دارید.
با سپاس بسیار، روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی
شماره تماس:00905076586901

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر