۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

برگزاری مراسم آیینی شب یلدا توسط پناهجویانی ایرانی در شهر نوشهیر ترکیه....



ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت                        وای مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت....


شب چهارشنبه 30-9-1390 مراسم آیینی شب یلدا توسط پناهجویان ایرانی در شهر نوشهیر ترکیه برگزار شد. در این مراسم بالغ بر دویست نفر از پناهجویان سیاسی، اجتماعی، مذهبی و دگرباش حضور داشتند و شب یلدا این خجسته شب مبارک را در کنار هم با شادمانی به سور نشستند.

ابتدای مراسم، مجری( حمید فرخی) با غزلی از حافظ آغاز کرد و از پاس داشت مراسم آیینی و تاثیر آن بر مردم بومی کشور ترکیه سخن گفتند.

ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت                          وای مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز                   آغوش که شد، منزل آسایش و خوابت
درویش نمی پرسی و ترسم که نباشد                        اندیشه آمرزش و پروای ثوابت
راه دل عشاق زد آن چشم خماری                           پیداست از این شیوه که مست است شرابت
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت                     تا باز چه اندیشه کند رای و صوابت
هر ناله و فریاد که کردم، نشنیدی                           پیداست، نگارا؛ که بلند است جنابت
دور است سر آب از این بادیه هٌشدار                       تا غول بیابان نفریبد به سرابت
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل                     باری به غلط صرف شد ایام شبابت
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی                         یا رب، مکند آفت ایام خرابت
حافظ؛ نه غلامیست که از خواجه گریزد                   صلحی کن و بازآ که خرابم زعتابت....


عزیزان ایرانی و پناهجویان و پناهندگان عزیز، امشب شب یلداست و کنار هم قرار گرفته ایم تا رسم و رسوماتی را به جای بیاوریم که نه حمله مغول آن را زما ستاند و نه یورش و غارت اعراب.... آیینی باستانی و مبارک که از نیاکان به ما به ارث رسیده و ما باید برای آیندگان مشعل آن را روشن نگه داریم.
طبق همین رسومات گرد هم آمدیم تا شب چره ای داشته باشیم و آتشی بیافروزیم. گفت و شنود کنیم و قصه بگوییم و با نقلی، نقل محفل را شیرین کنیم.
آقای فرخی مجری این برنامه ناگفته های بسیاری درباره شب یلدا بیان داشته و از پدیداری شب یلدا تا اشارات و کنایه های شعراء ایران زمین درباره شب یلدا و ابیاتی که درباره بلندترین شب سال بوده، اشاره کردند. همچین از تحقیق و گردآوری مورخ معاصر جلال الدین کزازی در باب شب یلدا نکاتی را بیان کرده و محفل عشاق را را رونقی دو چندان بخشیدند.

پس از آن سرود ملی ایران زمین(ای ایران) توسط حاضرین اجرا و تمامی پناهجویان و پناهندگان دست های خود به نماد پیروزی به بالا برده و سرود ملی را زمزمه می کردند.

پس از اجرای سرود ملی، آقای آرش شریفی که مسوول و مدیریت برگزاری مراسم شب یلدا را به عهده داشتند، درباره دلایل و اهمیت برگزاری این شب صحبت کردند و اشاره به این موضوع داشتند که سال گذشته قدم نخست برگزاری شب یلدا در کشور ترکیه و در شهر نوشهیر آن هم در مکانی خارج از محفل های خانگی صحبت کرده و برای آن که این سنت در ترکیه استمرار داشته باشد لازمه برگزاری شب یلدا را الزامی دانسته و از تمامی پناهجویان و پناهندگان تقاضا داشتند که رسم و رسومات آیینی ایران باستان را هر چه باشکوه تر برگزار نمایند و از محفل های خانگی تا آنجایی که در توان دارند، بپرهیزند و جشن ها را در کنار هم و به صورت دست جمعی برگزار نمایند. وی اشاره داشتند: که همین برگزاری مراسمات به نوبه خود تاثیر به سزایی دارد و آموزش کارهای جمعی است که در ایران از آن بی بهره بودیم و تبادل اندیشه ای است که اگر هر کدام از این اندیشه ها و ایده ها به تنهایی و در کنج خانه مسکوت بماند و اجرا نشود، لطمات جبران ناپذیری چه به فرهنگ و رسوم ایرانی و چه به حرکات اعتراضی و جمعی خواهد زد.
آقای شریفی که مسوول روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی است در ادامه به بانیان و حامیان این جشن اشاره کرده و از بنیاد نوروز و دیگر افرادی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم حمایت های خود را از پناهجویان به خصوص به حرکات جمعی و اعتراضی پناهجویان داشته اند، بسیار قدردانی کردند. و از خانم ساناز ایزدی و حمید فرخی که بیشتر زحمات و تدارک جشن به عهده آنها بوده سپاس ویژه داشته و از دیگر پناهجویان تمنا کردند که حضور خود را در کارهای جمعی پررنگ تر کرده و استعدادهای خود را از قوه بالفعل تبدیل نمایند.
پرچم شیر خورشید که نشانه پرچم ملی ایران است، برافراشته شده و آرم انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی و همچنین آرم بنیاد نوروز که بخشی از هزینه این جشن را به عهده داشتند در سالن برگزاری مراسم شب یلدا به چشم می خورد.
بخشی از مراسم به مسابقه برای کودکان اختصاص داشت و نکته قابل توجه، گفته مجری برنامه بود که بیان کردند، در هر جشنی با آن که کودکان بیشترین سهم حضور را دارند اما همیشه فراموش می شوند به خصوص کودکان پناهجو و پناهنده که از هم بازی ها و هم شاگردی های خود بی آن که نقشی در این تصمیم داشته باشند، جدا شده اند و در ترکیه هیچ گونه مراسمی که مختص به کودکان برگزار نشده و همیشه در حاشیه هستند.
هنگامی که از کودکان برای شرکت در مسابقه (صندلی) دعوت شد، تمامی کودکان با اشتیاق شرکت کرده و در آخر جوایزی به عنوان هدیه تقدیم آنها شد. بزرگترها نیز از این مسابقه بی نصیب نمانده و حضور خود را اعلام کردند. جو و شادمانی چنان بود که برای لحظه ای تمامی مشکلات و معضلات پناهجویی به باده فراموشی سپرده شد.
در این مراسم از مهمانان دیگری از شهرهای ترکیه دعوت به عمل آمده بود که متاسفانه به علت عدم مجوز از طرف پلیس شهر مربوطه نتوانستند در مراسم شرکت کنند. در بین پناهجویان آنان که دستی به ساز داشته، ساز خود را کوک کرده و هنر نوازندگی خود را به نمایش گذاشتند.
در ادامه  برنامه مجری برنامه از اتفاقاتی که در دو سال گذشته در ایران رخ داده، اشاره کرده و بیان داشتند:  دو سال گذشته،دو  سال پر امید و نوامیدی برای ما ایرانیان بود، تظاهرات کردیم، اعتراض کردیم تا به دموکراسی برسیم، اما آن چه در این دو سال شاهد بودیم، دستگیری و شکنجه افراد نخبه و مردم عادی بود، هر روز بیشتر از روز قبل طناب های دار برای فرزندان ایران زمین برافراشته می شود ، زندان ها مملو از نخبگان و دانشجویان و زنان و مردان است، شکنجه گاههای قرون وسطایی  و هزاران گفته و ناگفته، شنیده و ناشنیده که هر کدام از ما به عینه شاهد بودیم و تجربه خود داریم... و اینک سرنوشت خود را نیز شاهد هستیم و چشم به کمیساریای عالی دوخته ایم تا جوابی به ما بدهند که آیا پذیرفته می شویم یا خیر....
پس باید بگوییم....
ای عشق بزن در من، کز شعله نپرهیزم
صد دشت شقایق چشم، در خون دلم دارم
برخیزیم و بگشاییم، بند از دل پرآتش
وین سیل گدازان را، از سینه فرو ریزیم
چون خشم رخ افروزد، در صاعقه آویزیم
زندان شب یلدا را، بگشاییم و بگریزیم....
مراسم با برپایی رقص و پایکوبی و پذیرایی از مهمانان به پایان رسید. لازم به ذکر است که سفره آرایی مراسم شب یلدا که توسط بانوان پناهجو ایرانی چیده و آراسته شده بود بسیار دیدنی بود...
انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی ـ ترکیه (نوشهیر)....
Anjoman.help.ir@gmail.com







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر