۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

گفتگو با آقای اسماعیل یاری (کارشناس مسایل حقوقی و امور پناهندگی و مهاجرت)....

by انجمن حمایت از پناهجویان on Saturday, September 10, 2011 at 11:50pm
گفتگو با آقای اسماعیل یاری (کارشناس مسایل حقوقی و امور پناهندگی و مهاجرت)
پناهجویان بسیاری با انجمن حمایت از پناهجویان ارتباط برقرار کرده و سوالات بسیاری از نحوه وکالت وکیل کمیساریای عالی، ردی پرونده، دیپورت شدن، بسته شدن پرونده و... مطرح کردند... شورای نمایندگان این سوالات را دسته بندی و تا آنجایی که در توان دارد، سعی بر آن است با ارتباطات مستمر و پیوسته با وکلای حقوق بشری که در امور پناهندگی فعال هستند، داشته و پاسخ سوالات همراهان همیشگی انجمن حمایت از پناهجویان را از وکلای محترم پاسخگو باشد... در این شماره با آقای اسماعیل یاری کارشناس مهاجرت و پناهندگی در هلند گفتگویی چند ساعته داشتیم...امید که به عمده سوالات شما عزیزان پناهجو پرداخته شده باشد. لطفا دیگر سوالات خود را در زیر نوشته بیان تا با آقای اسماعیل یاری و یا دیگر وکلا حقوق بشری در میان بگذاریم... با سپاس از شما...
روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر)

آقای اسماعیل یاری عزیز، برای آشنایی بیشتر پناهجویان، لطفا شمه ای از بیوگرافی خود را بیان کنید؟
من اسماعیل یاری، کارشناس مهاجرت و پناهندگی و دارای مدرک کارشناسی ارشد در این رشته هستم. موسس سازمان اروپایی پناهندگان ایرانی هستم که چندی است این سازمان در اروپا به ثبت رسیده و تلاش بر آن داریم با همکاری دیگر دوستان و وکلایی که با هم کار می کنیم، گره ای از مشکلات پناهجویان را حل و فصل کنیم. بیش از ده سال سابقه و کار در امور پناهندگی دارم.
از نگاه یک کارشناس مسایل حقوقی، پناهنده به چه کسی گفته می شود؟ و چرا تمامی پناهجویان ایرانی انتظار دارند که پرونده آنها بایست به عنوان پناهنده پذیرفته شود؟اساسا پناهنده و پناهندگی یک مسئله بسیار پیچیده حقوقی و سیاسی است و مرتبط به اقتصاد کشورهاست. اگر مشخصا بحث به پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه باشد...بر اساس کنوانسیون ژنو، پناهنده به کسی گفته می شود که به دلایل:1- نژاد 2- مذهب 3- ملیت 4- جنسیت ... عضو و فعال بودن در گروههای اجتماعی و نظارت سیاسی جانش در خطر باشد. هنوز بحث های بسیار پیچیده حقوقی و تفسیری بر سر این تعریف پناهنده و ترس هست. حاکمیت جمهوری اسلامی کاری کرده که مردم به خودشان این حق را بدهند که همه اتوماتیک وار خود را شامل حقوق پناهندگی بدانند، این دلیل سیاسی، اجتماعی، اطلاعات غلط، تفسیر غلط و انتظارهای غلط ایرانیان است از پناهندگی. از طرف دیگر نبود آزادی(منظور آزادی هست که درغرب تعریف و اجرا می شود)، برابری اجتماعی و یکسانی زن و مرد و حقوق بنیادین در ایران امروزی طوری شده که یکی از کشورهای بدنام در سطج جهانی باشد. بحث در زمینه تبعیض، نابرابری، ظلم و زور و جنایت و سرکوب مردم و همچنین اولین کشور نسبت به سرانه جمعیت در دنیا در زمینه اعدام می باشد.
اکثر پناهجویان شاکی هستند از نحوه مصاحبه خود با وکیلی که از طرف کمیساریای عالی برای آنها در نظر گرفته شده است. به نظر شما این ضعف از کجا نشآت می گیرد؟ پناهجویان جملگی بر این واژه متفق القول هستند که نحوه مصاحبه با وکیل شباهت بسیاری با بازجوهای جمهوری اسلامی دارد...آیا چنین وکالتی درست هست؟وکلای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه اکثرا غیر اروپایی هستند و مسلما این بحث می شود که در کارشان تبعیض قائل شوند. بعضی ها تخصص و دوره های ویژه نگذراندند. بعضی ها حسادت می کنند، بعضی ها گرایش به دین اسلام و به جمهوری اسلامی دارند. با این موارد می بینید که وکلا دارای یک فرهنگ باز به معنی تعریف شده در اروپا ندارند. این ضعف ناشی از بی اهمیتی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هست و چه در ترکیه چه در تمام نقطه جهان که دفاتر کمیساریای عالی بنا نهاده شده است. اساسا و بر مبنای معاهده کمیساریای عالی پناهندگان نه وکیلی و نه رییس و نه هیچ کسی دیگری، حق برخورد تبعیض آمیز، بی احترامی و بازجویی را ندارد، در صورتی که پناهجویان جرات داشته باشند می تواند به کمیساریای عالی پناهندگان آنکارا و یا ژنو شکایت کنند.
از طرفی پناهجو از ترجمه سلیقه ای مترجم نیز شاکی است و اکثرا اذهان دارند که مترجم برداشت خود را از حرفهای آنها دارد و نه آن چه که بیان کرده اند؟بله...متاسفانه این مشکل در اروپا هم وجود دارد. مترجم باید دارای تحصیلات کامل(ترجیحا مدارک آکادمیک و مترجمی ) باشد و نه به این صورت که کسی فکر می کند که شاید زبانی یا چند زبانی رو خوب حرف می زند می تواند مترجم باشد... مترجمی یک شغل هست و باید مترجم اطلاعات کافی، از نحوه برخورد، کار مترجمی و اصل بی طرفی را رعایت کند و از تفسیر حرف خود داری کند. این امکان هست که پناهجویی مترجمی از دیگر سازمان های که کمیساریای عالی پناهندگان آن سازمان را قبول دارد را در روز مصاحبه به همراه خود ببرد. ولی باید از قبل تقاضا کرد و مترجم معرفی شده بایست کار و سازمانش از طرف کمیساریای عالی به رسمیت شناخته شده باشد.
چرا روند رسیدگی به پرونده پناهجویان، مدت های مدیدی طول می کشد؟ این امر ناشی از چیست؟این امر در اصل ناشی از سیاست کاری کمیساریای عالی پناهندگان است. کمیساریای عالی همیشه جوابهای از قبیل مراجعه کننده بسیار زیاد است، کمی کارمندان و... را دارد. ولی اینها بهانه است. و اساسا سیاست کمیساریای عالی پناهندگان این است که متقاضیان فکر نکنند که هر پناهجویی می تواند به مدت سه تا شش ماه به کشور سوم انتقال داده می شود و با سیاست طولانی کردن پروسه رسیدگی به پرونده ها عملاً متقاضیان را کم می کند. کمیساریای عالی پناهندگان بالاترین هزینه را در جهان دارد که از همه کشورها بیشتر است، ولی کندترین پروسه را دنبال می کند. الان سیستم هایی هست که در اروپا تنها در طی هفت روز به متقاضی جواب مثبت یا منفی را می دهند، منظورم این است که این کار عملی هست اگر اراده سیاسی باشد. من در اول بحثم اشاره داشتم که پناهندگی و به تبع مهاجرت یک پدیده حقوقی،سیاسی و اقتصادی است که پروسه ها را پیچیده می کند و قبل از این که چیزی به اسم حقوق بشر باشد منفعت هر کشوری در اولویت قرار دارد. نبایست فراموش کرد که کمیساریای عالی پناهندگان نماینده دولت هاست نه پناهجوها و پناهنده ها...
بسیاری از پناهجوها پس از سالها انتظار با ردی پرونده و پس از آن پرونده بسته مواجه می شوند؟ این پناهجوها بایست چه کار کنند؟زمانی که پناهجویی خود را به کمیساریای عالی معرفی می کند، عملا خود را به وزرات کشور ترکیه معرفی می کند. کمیساریای عالی بسته شدن پرونده پناهجو را به دولت اطلاع می دهد و این دولت ترکیه هست که تصمیم می گیرد. در بعضی موارد دولت واکنشی نشان نمی دهد اما در بسیاری از موارد پناهجو را دیپورت می کنند و بسیاری هم غیرقانونی به زندگی خودشان ادامه می دهند. به فرض اگر دیپورت اول یا دوم و یا سوم در جریان بود، ابتدا باید به دادگاه اداری آنکارا شکایت کنند و اعتراض کنند به حکم دیپورت که اقامتشان را به شکلی بگیرند یا حداقل حکم دیپورت الحاق شود. بعد از آن باید از طریق اشخاصی که کارشناس و وکیل و یا سازمان معتبری هستند و در امور پناهندگان فعالیت می کنند مراجعه کنند. دوباره حق دارند تقاضای پناهندگی کنند که ظاهر قضیه این است که کمیساریای عالی زیر بار این کار قرار نگیرد. امکان باز شدن پرونده در اکثر حالات وجود دارد.
به چه شکل می توان پرونده ای که بسته اعلام شده را به جریان انداخت؟باید ابتدا مسئله اقامت را حل کرد، چون همزمان نمی توان هم به جنگ کمیساریای عالی رفت و هم دولت و یا این که غیرقانونی زندگی کنند. اما امکان دارد که اشخاص از طریق وکیلی که برای خود انتخاب می کنند دوباره تقاضای باز شدند پرونده را درخواست دهند. باید پرونده بر اساس ماده های کمیساریای عالی پناهندگان بررسی شود و هفتاد درصد حق همیشه با پناهجو است. اما مواردی از پرونده ها وجود دارند که قابل باز شدن نیستند و یا این که در چارچوب کنوانسیون ژنو قرار نمی گیرند. سازمان ما قادر است پرونده هایی را به جریان بیاندازد، ولی ما اول کل پرونده را بایست مطالعه کنیم، کلیه جزییات را...این امکان بوده و هست... امکان دیگر این که پرونده هایی که بسته شده اند را به سفارت کشورهای دیگر معرفی کرد. مثلن کانادا یا چند کشور اروپایی دیگر... اگر کسانی از کانادا و اروپا پیگیر باشند این امکان هست که به آنها حداقل ویزای ورود و یا پناهندگی یا حتی اقامت دایم بدهند.
بیشتر پناهجویانی که ردی پرونده آنها اعلام می شود، به سازمانی به نام هلسینکی مراجعه می کنند که بیشتر وکلای این سازمان حقوق بشری عمل می کنند. به گفته بسیاری از پناهجویان این سازمان هیچ گونه کمکی به آنها نکرده و در پی طولانی بودن رسیدگی به پرونده ها هستند... نظر شما درباره این سازمان چیست و این وکلا چه وظیفه ای دارند؟سازمان هلسینکی اساسا یک سازمانی هست که برای حقوق بشر، آزادی، صلح و دموکراسی کار می کند. غیردولتی بوده و به صورت ان جی او هست. یک قسمت کوچک آن برای پناهنده ها فعالیت می کند. اگر به دفتر هلسینکی در ترکیه اشاره کنیم، همراه منافع دولت و کمیساریای عالی حرکت می کند. وکلای این دفتر اطلاعات کافی درباره پروسه پناهندگی در ایران نداشته و ندارند. تا سال گذشته قسمت کمک به پناهندگان آن از سوی وزارت امور خارجه هلند تامین می شد. البته در کل این سازمان هزینه هنگفتی از اتحادیه اروپا می گیرد ولی کمترین هزینه را خرج پناهجوها می کند و فعالیت آن روی پروژه هایی است که دولت ترکیه دوست دارد. به طور مثال در کل سالهای فعالیت این دفتر در ترکیه یک بار بیان نکردند که اگر بحث حقوق بشر است باید از مسایل غیربشری که در ترکیه هم رخ می دهد دفاع کنند. از کردها، ارمنی ها، خارجیان،غیرقانونی ها و... وکلای هلسینکی همان وکلای ترک هستند که اتفاقا مجانی هم کار نمی کنند. پول کارهایشان را دریافت می کنند ولی کاری هم یا بلد نیستند یا نمی خواهند انجام دهند. نمی توانم بگویم که یک سازمان سالم هستند یا خیر...ولی تاثیری تا حالا روی وضعیت پرونده پناهجوها من ندیده ام که داشته باشند.
پناهجویانی که دیپورت می شوند بایست چه کار کنند؟پناهجویی که دیپورت می شود کار خاصی نمی توان برایش انجام داد. چون بعضا با پرونده اش دیپورت می شود. منظورم همان پرونده ای است که با پلیس مصاحبه کرده نه پرونده ای که به کمیساریای عالی داده است. ولی اگر منظور از سوال این است که اگر پناهجویی برگه دیپورتی دریافت کرد چه باید بکند، باید بگوییم از طریق وکیلی باید تلاش کند که حکم صادره از وضعیت کشور ترکیه باطل شود و هم از راه شکایت به حکم وزرات کشور در دادگاه ردی ترکیه هست. اگر بتوانند با سازمان ما مرتبط شوند، می توانیم برایشان از طریق دادگاه اروپایی حقوق بشر که ترکیه هم کنوانسیون آن را پذیرفته است، کاری برای دیپورتش انجام داده و لغو دیپورت کنیم. بازم هم تاکید می کنم بایستی در جریان ریز پرونده ایشان قرار بگیریم. چون بعضا دادگاه اروپا هم بعضی پرونده ها را موجه نمی داند و معتقدند که در صورت برگشت مشکلی برای این شخص رخ نمی دهد. شماره تلفن سازمان ما هست(0031685818111)(آنتی-دیپورت لاین)
چرا بعضی از پرونده ها بدون آن که برای مصاحبه مجدد پناهجو را خبر کنند، بعد از استیناف، پرونده آنها بسته می شود؟ آیا وکیل چنین حقی دارد؟بله... بعد از مصاحبه اصلی یک سر وکیل و مسوول کلی پروسه پناهندگی نظر نهایی را می دهد.امکان دارد بر اساس محتویات یک پرونده، مصاحبه، مدارک و...در کل پرونده کاملا بسته شود.چرا که چهارچوب ضعیف است و یا خارج از قوانینی هست که کمیساریای عالی با آن کار می کند.
پرونده های مذهبی همچون زرتشتی، الحق، یارسان و... رسیدگی به آنها بسیار طول می کشد اما مذهب دیگری چون بهایی این گونه نیست... به طور نمونه پرونده ساسان مهری که زرتشتی هست، پس از سه سال انتظار بسته اعلام می شود. دلیل این تفاوت چه می تواند باشد؟دلیل اصلی آن، تفاوت نگرش و سیاست کمیساریای عالی پناهندگان و دولت هاست. بهایی ها، شناخته شده هستند به این خاطر که دولت امریکا از آنها پشتیبانی می کند. در ژنو نماینده دارند و از لحاظ مالی توانایی بسیار دارند... زرتشتیان و الحق و یارسان و...ظاهرا ناشناخته هستند برای کمیساریای عالی پناهندگان. البته سیاستی هم پشت قضیه هست که نمی خواهند این ادیان و مذاهب شناخته شده باشند، چرا که کار سختی برای شناخت این گونه موارد نیست و تاریخچه و گذشته اینها بسیار طولانی تر از آیین بهاییت است. دلیل دیگر نبود اطلاعات جامع در این موارد هست. و بایستی تلاش کنند خود را به سازمان های جهانی بشناسانند و مشکلاتشان را رسانه ای کنند و فعالیت های مستمر داشته باشند در شناساندن دین و مذهب خود... و این که چرا، چگونه، از کی، با عکس، لیست اسامی، و تمامی جزییاتی که در دست هست و تحقیق کرده و جمع آوری شده نشان دهند که در اقلیت هستند، سیستم ایران آنها را قانونی ندانسته، محروم از امتیازات مدنی هستند و حتی در مواردی به خاطر اعتقاد به این دین یا مذهب افرادی بوده اند که مجرم شناخته شده و حتی اعدام شده اند....زندانی شده اند، دستگیر شده اند و... به چنین مواردی پرونده های تخصصی گفته می شود، این پناهجوها می توانند با سازمان ما ارتباط برقرار کرده که کمکشان کنیم از طرق مختلف تا بتوانند کمیساریای عالی پناهندگان را متقاعد سازند..
قدری درباره سازمان خودتان توضیح دهید؟ و چگونه یک پناهجویی که پرونده بسته هست یا دیپورتی و...شما می توانید مورد حمایت قرار دهید؟ یا دیگر پناهجویانی که مشکلات متفاوت تری دارند...
سازمان ما، سازمان اروپایی پناهندگان ایرانی هست که بیش از یک سال است که تاسیس شده است. برای کل اروپای غربی(بلژیک، هلند، آلمان و اسکاندیناوی)+ ترکیه، عراق، پاکستان، قبرس، آذربایجان،مالزی کار می کند. و برای هر کشور، جداگانه یک دیسک دارد، اما فعالیت های بسیار گسترده در دستور کار داریم و اهداف طولانی مدت تعقیب می کنیم. من به طور تخصصی در کل پروسه پناهجویی سهیم هستم با پناهجویان و پناهندگان. یعنی قبل از معرفی به کمیساریای عالی پناهندگان در هر کشوری، کار روی پرونده ها، کار روی تعیین کشور، و حتی بعضا هم برای اینتگریشن در کشور جدید. پناهجویانی که پرونده بسته یا این که در مرز خطر دیپورت هستند، می توانند با ما تماس بگیرند، از طریق تلفن، فاکس، ایمیل و فیس بوک و ...تا روی پرونده آنها کار کنیم. فقط باید این نکته را بگوییم که ما سازمانی کاملن تخصصی هستیم و کارها، خدمات و فعالیتهای ما مجانی نیست.
بسیاری از پناهجویان بیان می کنند که وکلای کمیساریای عالی اطلاعاتی درباره وضعیت حقوقی و شرایط اجتماعی ایران ندارند، به نظر شما وکلا کمیساریای عالی اطلاعات خود را از کجا بدست می آورند؟این طور هم بیان می کنند، نیست. اگر پناهجویی این احساس را دارد به ما اطلاع داده تا بر اساسا پرونده او، ما اطلاعات لازم را به کمیساریای عالی پناهندگان اطلاع دهیم. وکلا اطلاعاتشون را اساسا از دیگر سازمان ها می گیرند. کمیساریای عالی پناهندگان بزرگترین سازمان اطلاعاتی هم هست که از سال 1951 کار می کند، سازمان هایی هستند که اساس کارشان تهیه اطلاعات است و در اختیار کمیساریای عالی پناهندگان قرار می دهند. دولت ها و سازمان های حقوق بشری...اما گزارش چند کشور مهمتر از بقیه است. اول سازمان آمینستی، سازمان ملل کنوانسیون حقوق بشر، بعد چندین سازمان اروپایی که بیشتر انگلیس این کار رو انجام می دهد، وزارت خارجه امریکا، گزارش های حتی سازمان سیا نه آن اطلاعاتی که در وب سایتشان هست. در کل فرض کنید که 26 کشور اروپایی سفارت آنها در ایران دایر است، همه اینها هم زمان به جمع آوری اطلاعات در حمایت سازمان ها هستند و کمیسایای عالی پناهندگان به اکثر این اطلاعات دسترسی دارد.
پرونده پناهجویی به نام آرش شریفی موجود است که تمامی گفته های وی را قبول داشته اند به غیر از این که حکم جلبی که برای وی صادر شده و آن را نپذیرفته اند... بیان داشته اند که چرا بایستی از طرف دادگاه جزایی چنین حکمی صادر شود؟ برای چنین پرونده ای بایستی چه کار کرد؟این برمی گردد به پیچیده بودن سیستم حقوقی و قضایی در ایران. ایران یک سری تعاریف حقوقی دارد که بیان داشته اما در عمل آن گونه نیست. این مثال همینه که شخصی در ایران لیسانس الهیات دارد و می تواند مدیر حسابداری باشد. در ایران هیچ چیزی سرجای خودش نیست. استاندارد جهانی ندارد. شما می بیند پاسدار دارید، بسیجی دارید، جندالله دارید، ثارالله دارید، حزب الهی دارید و...چهل مدل نیرو مشغول سرکوب مردم هستند. برای چنین پرونده ای می توان از طرف یک وکیل یا مثلن سازمان ما به کمیساریای عالی مشخصا در مورد این پرونده یک نامه نوشته شود و در آن توضیح داده شود که سیاست حقوقی ایران، کارکرد ارگانی و احکامی چند گونه ای دارد. موارد زیادی هست از این قبیل در گذشته که مثلن تنها بر اساس حکم خمینی چندین هزار نفر زندانی سیاسی کشته شدن. که بعضا دادگاه ایران حکم مثلن ده سال زندان را داده است. کافی است در این زمینه به آمار پناه برد.
وکیلی به نام مهدی ... که پرونده اش ده سال پیش قبول شده و اینک پرونده اش پس از سالها بلاتکلیف است. پرونده وی به عنوان پناهنده در دولت کانادا پذیرفته شده است. اما سالهاست به خاطر این که قبلن دیپورت شده و در پرونده اش بیان نکرده و بعدها به خاطر اقرار خود شخص توسط پلیس ترکیه مطلع شده است، اینک سرگردان هست... وکیل وی آقای آکف هست که تا به امروز بیش از بیست بار طی این مدت ده سال مصاحبه کرده وی را سرگردان ساخته است، چرا بایستی چنین پرونده ای این چنین گرفتار شود؟ببینید کمیساریای عالی پناهندگان، پناهجویی که قبول می کند بعد به دولت ها می فرستد، دولت ها هم مسئله امنیت برایشان بسیار مهم است. کسی که یک مسئله مهمی را از دولت پنهان کند، شاید خود شخص فکر کند که یک مسئله ساده است و کوچک است ولی دولت ها این گونه تصور نمی کنند. جوابش ساده است، چون این شخص به یک سیستم به نام کمیساریای عالی پناهندگان و دولتی به نام کانادا دروغ گفته راه علاجی نیست. می بایست ایشان از همان اول یا الان غیر ترکیه و کمیساریای عالی پناهندگان و کانادا را بزنند و به اروپا بیایند...
اطلاعات شما درباره وکیل امنیتی به نام آکف چی هست؟ و وکلای امنیتی که پرونده پناهجویان به آنجا ارجاع می شود، چه وکلایی هستند؟آقای آکف آتلی سالهاست که به عنوان وکیل امنیتی کار می کند، همه سازمان ها افرادی همچون ایشان را دارند... و کمیساریای عالی پناهندگان به افرادی همچون ایشان نیاز دارند. چون کسانی هم ممکنه از طرف خود رژیم ایران در بین پروسه پناهجویان باشند و باید اشخاصی باشد که تشخیص دهد. فراموش نکنید که کمیساریای عالی پناهندگان با داشتن قرارداد با دولت ترکیه در آن کشور فعالیت می کند و از همکاری و پشتیبانی دولت ترکیه هم برخوردار است.
بسیاری از پناهجویان عضو حزب دمکرات یا مجاهدین خلق، سالهاست که به عنوان پناهنده پذیرفته شده اند، اما پس از چهار الی پنج سال هنوز به کشور ثالث ارجاع داده نشده اند، این پناهندگان بایستی چه کار کنند و به کجا مراجعه کنند؟این افراد ممکنه که به عنوان پناهنده پذیرفته شده باشند، ولی به عنوان کسی که زیر پوشش کمیساریای عالی پناهندگان قرار می گیرند و نه به عنوان پناهنده ...متاسفانه اعضاء حزب مجاهدین که از (آرتیکل اف یک) یعنی کسانی که به عنوان جنایتکار جنگی یا جنایت علیه بشریت اسم می برند. اساسا خود کمیساریای عالی پناهندگان به هیچ سفارتی پرونده های آنها را ارسال نمی کند و اگر هم معرفی کند به عنوان پناهجو یک اف هست. مشخصا مجاهدین در لیست ترویست امریکا و اروپا قرار دارند که الان از لیست اروپا خارج شدند اما باز هم کشورهای اروپایی حق دارند که پناهجویی یک اف را نپذیرند. حزب دمکرات جداست. از دو سال گذشته و تنها سفارت کانادا ردی نامه هایی به اسم کا دی پی ای را یک گروه ترویست نامید و هیچ کشور اروپایی و امریکا این نظر را ندارند. افراد عضو حزب دمکرات و کومله و گروههای دیگر، بهتره که بگویند که ما هوادار(سمپات) بودیم و نه عضو(ممبر). دلیلی هم که سفارت کانادا یا وزارت کشور کانادا داره بیشتر همان چیزی هست که ایران بر ضد این حزب بیان کرده و یک عده از این افراد در کانادا بعد از گرفتن سیتی زن شیپ به ایران رفت و آمد داشتند و نفوذ ایران هست در کانادا.
پناهجوی خبرنگاری به نام سیروان عنایتی که تمامی مدارکش موجود هست و ایشان عضو حزب دمکرات در بخش فرهنگی بودند. اما پرونده وی ردی گرفته است. ایشان بخشی از گفته های خود را که عضو حزب دمکرات بوده، بیان نکرده از ترس این که مبادا از طرف دولت ترکیه دیپورت شود و مشکلی برای وی به وجود آید، وی بایستی چه کار کند و چگونه این گفته های ناتمام خود را به گوش وکیلش برساند؟این برمی گرده به اشخاص و نداشتن اطلاعات کافی. شما می توانید هر آن چه به عنوان فعالیت و مشکلات بوده را به کمیساریای عالی بگویید ولی دولت ترکیه روی احزاب ایرانی اطلاعات کافی دارد و اطلاع دارد که چه حزبی چه فعالیت هایی می کند.ظرفیت کار احزاب، حتی سیستم آنها و...خیلی اطلاعات ریزتر...چون سازمانی به نام میت ترکیه دارد و هم مشکلی با ملیتی به نام کُرد دارد و برایش اینگونه اطلاعات جنبه حیاتی دارد. پس لزومی ندارد که کسی فکر کند که دولت ترکیه مخصوصا به دنبال وی هست چرا که مابین ایران و ترکیه قراردادهای امنیتی هست و اگر کسی از نظر امنیتی مهم باشد، بعضا خود دولت ایران درخواست می کند تا آن فرد را به ایران تحویل دهند.
سپاس از راهنمایی شما و وقتی که گذاشتید...اگر حرف خاصی در پایان هست و پناهجویان بایستی بدانند و من اشاره نکردم، لطفا بیان کنید...هر چند حرفهای زیادی هست...امیدوارم بتوانم از طریق رسانه های مختلف به گوش همان کسانی که الان در کشورهای همجوار ایران هستند برسانیم و هم اطلاعات کافی و لازم به دست افرادی که نیاز به راهنمایی کمک دارند، گذاشته شود.... چه افرادی که هنوز از ایران خارج نشده و و چه کسانی که الان پناهجو هستند...با داشتن آگاهی و اطلاعات کافی بهتر می توانند تصمیم بگیرند. دانستن اطلاعات و سردرآوردن از سیستم که آدم ازش حقی را می خواهد، بسیار سخت و پیچیده است. تجربه شخصی خودم از پناهندگی اینه که حق پناهندگی گرفتنی است و نه دادنی. سازمان و همکاران ما در این زمینه دارای سالها تجربه و اطلاعات کافی هستند و امیدوارم که بتوانیم در این زمینه کمک کننده باشیم...
 مصاحبه کننده: خبرنگار تبعیدی(فرزانه دارابی)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر