۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

به جرم خداپرستی در ایران بارها مورد آزار و اذیت قرار گرفتیم...مگر خداپرستی جرم است؟!!!

یکی از دراویش گناآبادی(گرفتار در یونان): به جرم خداپرستی در ایران بارها مورد آزار و اذیت قرار گرفتیم...مگر خداپرستی جرم است؟!!!

به دست انجمن حمایت از پناهجویان‏ در در تاریخ آدینه, ژوئن 10, 2011‏ و ساعت 10:26 بعد از ظهر‏‏

اعدام، شکنجه، زندان، بازداشت،حبس های طولانی مدت نه مختص سیاسیون است و نه دگراندیشان...در ایران همه محروم هستند و مجرم ... از روزنامه نگاران و منتقدین دولت گرفته تا هنرمندان و دانشجویان، زنان، مذهبیون،مردم عادی، عرفا، الحق،، دراویش گنابادی...همه و همه به گونه ای طعم زندان های جمهوری را چشیده اند و بارها و بارها به عناوین مختلف و متفاوت مورد شکنجه روحی و جسمی قرار گرفته و از تیررس نیروهای امنیتی در امان نبوده اند...طی ده سال گذشته دراویش گناآبادی از جمله عرفا و معتقدین به طی طریقت بودند که خانقاه های آنها ویران و دراویش و آگاه به مسلک آن از کار اخراج، زندان رفته و بسیاری از آنها کشور را ترک کرده اند...شاید بودند افراد و دراویشی که ره ترک دیار تا به مقصد را بی خطر طی طریقت کردند اما هستند بسیاری از افراد و اشخاصی که برای فرار از دست کباده کشان کفتار منش گریخته اند و اینک به گونه ای دیگر محبوس هستند در بی عدالتی قوانین ضدحقوق بشری کشورهایی چون ترکیه، یونان، نروژ، باکو، پاکستان، هند،ارمنتسان،مالزی و...و فریاد رسی هم نیست که حامی آنها بوده و از بلاتکلیفی رهایشان سازد... مصاحبه این شماره با یکی از دراویش گناآبادی است که بارها مورد تهاجم نیروهای امنیتی قرار گرفته و از ترس جان، یار و دیار را برای یافتن آرامشی ترک و اینک در یونان گرفتار مانده است و چشم انتظار کمک از سوی متولیان حقوق بشری دارد تا چاره ای برای وی و دیگر کسانی که چنین سرنوشتی دارند بیاندیشند...ناگفته ها را از زبان خود او جویا می شویم باشد کاربدستان حقوق بشری قدری بیشتر تامل کرده و راهی برای رهایی این پناهجويان که اینک گرفتار مانده اند، بیابند...ماحصل این گفتگو... 


لطفا خودتان را معرفی کنید؟
من یکی از دراویش گنابادی، اهل شیراز، 26ساله و در ایران نقشه بردار راه بودم. متاهل و به خاطر شرایطی که امروزه در یونان حکم فرماست، همسرم تاب تحمل ادامه زندگی در این کشور را نداشت و مجبور شد به تنهایی و علارقم تمامی مشکلات که در بین بود، راه آلمان را پیش بگیرد و اینک خانواده کوچک ما جدا از هم یکی در آلمان و من در یونان بلاتکلیف و سرگردان زندگی کنیم.
چه عاملی سبب شد که ایران را ترک کنید؟
از ناملایمات و اوضاع بد اقتصادی و شرایط حاد اجتماعی در ایران، گریختیم و ناملایمات دیگری را به جان خریدیم.
می توانید به طور خاص به این ناملایمات و معضلات اشاره داشته باشید؟
من از دراویش گنابادی هستم و بارها مورد توهین و آزار و اذیت نیروهای امنیتی و بسیجی در ایران قرار گرفتم.

با توجه به نوع دیدگاه دراویش که کاملا دینی هست و به چهارده امام معتقد می باشند، چرا این ایام دراویش گناآبادی این همه مورد حمله نیروهای حکومتی قرار می گیرند؟
درسته...دراویش گنابادی معتقد به مذهب شیعه هستند و دین اسلام را قبول دارند و به شریعت بیشتر از روحانیون اهمیت می دهند چرا که راه رسیدن به طریقت را در شریعت می دانند، هدف خاصی هم جز خداپرستی ندارند. اما به حکم روحانیون ما کافر، یهود،منافق و... هستیم. به همین دلیل حسینیه هایی که متعلق به دراویش هست را خراب کردند، دراویش را مورد آزار و اذیت قرار می دهند...در صورتی که در قانون اساسی ایران آزادی ادیان وجود دارد، اما ما دراویش از آن محروم هستیم.قانون اساسی کشور انگلیس از روی منشور حقوق بشری کورش کبیر تنظیم شده است اما خود ایرانیا اکه صاحب اصلی چنین کرامتی هستند از آن محرومند.
آیا دراویش گنابادی هم، همچون عرفا و دراویش غرب کشور از سازی چون تنبور استفاده می کنند؟
در مجالس خیر...در ایران چند فرقه دراویش وجود دارد، که دراویش غرب کشور معتقد به این هستند که علی خدا هست، اما دراویش گنابادی از فرقه 121هستند، به خدا ایمان داشته و به چهارده معصوم اعتقاد دارند. نماز یومیه، مراسم راز و نیاز به وقت سحر، حج، خمس، زکات و... اما با این وجود به دید روحانیون دراویش کافرند و جایی در ارگان های دولتی ندارند و پست های کلیدی دولتی به دراویش سپرده نمی شود.
فرقه 121 که دراویش گناآبادی به آن معتقد هستند چه تفاوت خاصی با مذهب شیعه دارد؟ با وجودی که تمامی فرامین اش مشخصه مذهب شعیه می باشد؟
کاملترین دین، شعیه هست. ببینید دراویش راه رسیدن به خدا هستند... به طور مثال شما تصمیم سفر به تهران را دارید و راه را به خوبی نمی شناسید و این راه را می روید( اسلام روحانیون چنین می گوید)،اما دراویش می گویند در این سفر باید یک نفر آشنا به مسیر باشد تا شما را راهنمایی کند تا به مقصد نهایی برسید...حالا به نظر شما کدام یک بهتر و سریعتر به مقصد می رسند؟...این یک مثال ساده است که تفاوت روحانیون و دراویش را به وضوح نشان می دهد.
چه مسئله ای خاصی در این ایام رخ داده که جمهوری اسلامی این چنین از دراویش هراس دارند و آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهند؟
دولت جمهوری اسلامی از اتحاد و همبستگی دراویش گناآبادی بیم و هراس دارد و به همین دلیل است که این اواخر دراویش به هزاران شیوه مورد ظلم و آزار و اذیت قرار گرفته اند، وگرنه مسئله خاصی نیست. هر چند جمهوری اسلامی از هر جمعی ولو  کوچک هم باشد، چنان می ترسد که حتی محافل خصوصی را هم مورد حمله قرار می دهد.استاد احسان حیدری، از اساتید برجسته دانشگاه خرم آباد تنها به دلیل این که از دراویش گنابادی بود، از وکالت و از تدریس در دانشگاه محروم شد و چه بسیار شخصیت های برتر فرهنگی و علمی که تنها به دلیل درویش بودن آنها از حرفه و کار خود محروم شدند و مجبور شدند یا ایران را ترک کنند یا گوشه نشینی را انتخاب نمایند.
مسئله حائز اهمیت این جاست؛ با توجه به این که دراویش گناآبادی سالهاست چنین طی طریقت می کردند اما کمتر مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفتند، ولی در این ده سال اخیر دراویش گنابادی سخت مورد آزار و اذیت قرار گرفته و شکنجه شده و خانقاههای آن ویران و بسیاری از رهروان این مسلک محبوس در زندان هستند...دلیل این تغییر رویه را شما در چه می بینید؟

روی آوردن رهروان بسیاری به سمت دراویش که نهایت اش عرفان و ره طریقت است، می تواند،عامل اصلی این تحریک های نیروهای حکومتی باشد. نمونه بارز یکی از فشارها و تهدیدهای جمهوری اسلامی بر دراویش، آقای دکتر نوری علی تابنده هستند. وی قطب دراویش گناآبادی محسوب می شود و از جمله کسانی هستند که دفتر آزادی ادیان داشتند و قانون اساسی کشور را تنظیم کردند، حالا حق مسافرت در داخل کشور خود را ندارد حتی زادگاه پدری اش.. سیداحمد شریعت از مشایخ آیین این سلسله از زادگاهش بیرون و خانه پدری اش را خراب کردند.
آیا دراویش گناآبادی، آرم مخصوص یا کتاب و رساله مختص به خود دارند که از شغل های دولتی اخراج می شوند؟
رساله شریفه که برگرفته از قرآن کریم هست ... آرم به خصوصی ندارند.
آیا سلسله و مرتبه خاصی در بین دراویش هست و اگر این گونه هست، شما در چه مرتبه و مرحله ای از طی طریقت هستید؟
نه خیر، چنین چیزی وجود ندارد. عرفان یک علم بی کران هست و ما قطره ای از اقیانوس هم نیستیم.
بنازم به بزم محبت که آنجا.. گدایی به شاهی مقابل نشیند.
چه تاریخی از ایران خارج شدید و الان چند وقته که در یونان هستید؟
شش ماه پیش و الان پنج ماه در یونان هستم.
از چگونگی راه و رسیدن به یونان بگویید؟ از ایران به چه صورت خارج شدید؟ قانونی یا غیرقانونی ؟
من از ترس جانم از ایران خارج شدم و صدرصد غیرقانونی این راه را شروع کردم. اگر چه قاچاق بر صدمه مالی به ما وارد نکرد اما واقعا آزار دیدیم و اذیت شدیم. سرما، مسیر کوهستانی و صعب العبور، پیاده روی طولانی، رد شدن از گمرک،شب تا صبح در خانه هاي نمور به انتظار نشستن حتی بی آن که لحظه ای بخوابی... سختی راه چنان بود که من تا هفته اول نمی دانستم که یونان هستم.
چه اتفاقی افتاد که در کشور یونان ماندگار شدید؟ و قرار بود به چه کشوری بروید؟
به خواست قاچاق بر...و هیچ دلیل قانع کننده ای هم به ما نگفت...یک کشور آزاد که جانم در امان باشد...الان هم بایست یونان را طبق اخطاریه پلیس ترک کنم و نمی دانم از کجا سردر می آورم...
گفتید که همسرتان در آلمان هست و شما گرفتار در یونان، چرا چنین جدایی رخ داد؟
به خاطر این که همسرم در امان باشد، چنین تصمیمی گرفتیم. چون او زن بود و نمی توانست ناملایمات یونان را تحمل کند. قاچاق بر به ما گفت اگر با هم باشید، امکان گیر افتادن شما زیاد هست، من هم به ناچار همسرم را فرستادم و واقعا همسرم نمی توانست شرایط یونان را تحمل کند.
الان اوضاع و شرایط تان به چه شکل هست؟ در کمپ هستید؟
در خانه مسافری هستم. در یونان حق تردد نداریم و دولت یونان به ما ترک خاک داده و باید هر چه زودتر کشور یونان را ترک کنم اگر نه به مشکل برمی خوریم.
خرج و مخارجتان را چگونه تامین می کنید؟
با حداقل خرج و مخارج ...مقدار پولی که با خودم آوردم از آن استفاده می کنم.
تا به حال توسط پلیس هم دستگیر شدید؟
بله...پنج روز در بازداشت بودم و بعدش هم برگه ترک خاک را برای من نوشتند.
شرایط بازداشتگاه چگونه بود، آیا مورد آزار و اذیت قرار گرفتید؟
بسیار کثیف و غیربهداشتی و پر از آلودگی و کثافت. توالت هایی که نه شیرآب داشت و نه حتی دستمال توالت... به هیچ وجه چنین شرایطی را نمی توان فراموش کرد... هر چند کتک کاری در بین نبود اما تا آنجا که در توانشان بود، توهین و فحاشی کردند.
آیا خودتان را به کمیساریای عالی پناهندگان در یونان معرفی کردید؟
خیر...چون دولت یونان به ما ترک خاک داده است و اخطاریه ای تحت عنوان به هیچ وجه حق ماندن در یونان را نداریم.
چرا از طریق ترکیه اقدام نکردید؟
دولت ترکیه هم مثل ایران در امان نبودیم، به خاطر رابطه تنگاتنگی که ایران با ترکیه دارد.
از همسرتان خبر دارید که در چه وضعیتی هستند؟
تلفنی گاهی با هم صحبت می کنیم. به هر صورت او در امان هست و مورد حمایت دولت آلمان قرار گرفته است.
با توجه به چنین شرایطی تصمیم به چه اقدامی گرفتید؟
چاره ای جز رسیدن به یک کشور آزاد را ندارم. مهم نیست کجا، مهم اینه که در امان باشم و حق زیستن داشته باشم، نه این که به جرم خداپرستی در کشور خودم در امان نباشم و مورد آزار و اذیت قرار بگیرم.
به عنوان کلام آخر، از مخاطبانی که این مصاحبه را می خوانند و همچنین سازمان های حقوق بشری چه درخواستی دارید؟
حق زیستن مال همه هست ...نه یک نژاد می تواند برتر باشد و نه یک دین و نه یک رنگ...هیچ برتری وجود ندارد.
 ________-
تهیه و تنظیم:آرش شریفی
لطفا نقطه نظرات و دیدگاههای حقوقی خود را زیر نوشته بيان کنید و این پناهجو  دیگر پناهجويانی که چنین معضل و گرفتاری دارند را راهنمایی نمایید...
با سپاس روابط عمومی انجمن حمايت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر