۱۳۹۰ خرداد ۶, جمعه

گزارش خبری از سیروان عنایتی: بیگاری اجباری پناهجویان ایرانی در ترکیه با کمترین دستمزد و بیشترین ساعات کاری ...

به دست انجمن حمایت از پناهجویان‏ در در تاریخ آدینه, می 27, 2011‏ و ساعت 07:00 بعد از ظهر‏‏



 گزارش خبری از سیروان عنایتی: پناهجویان مجبورند با کمترین دستمزد بیشترین ساعات کاری را برای کارفرما به بیگاری بنشینند...
اکنون در کمال ناباوری مجبور هستم با کمترین پول بیشترین
 ساعات کاری را با توهینهای فراوان ،برای کارفرما بیگاری کنم
بسیاری از سرمایه داران کشور ترکیه دارای دهها کارگاه تولید مواد ساختمانی هستند و روزانه افرادی را در شهرهای مختلف ترکیه برای شکار نیروی کار ارزان (پناهجویان) می فرستند. نیروی کار ارزانی که پیشتر در کشور ایران پستهای کلیدی کشورشان را به عهده داشتند و تنها به خاطر باور به نام ازادی ورعدالت اجتماعی راهی دیار غربت شده اند و در این شرایط اسفناک استعدادهای انها از بین می رود و مشکلات زیادی جای گزین افکار دگراندیشانه انها می شود.

گزارش زیر رفتارهای غیرانسانی سرمایه داران ترکیه را با پناهجویان نشان می دهد و ثابت می کند که چگونه کشوری که تلاش می کند وارد اتحادیه ی اروپا شود از تعهدات خود درباره ی پناهجویان و برخورد جدی با سرمایه داران ترکیه در برابر بیگاری کشیدن از پناهجویان سرباز می زند.
در پی فشارهای پی در پی بر حکومت وقت ایران و مشکلات متعدد مردم این کشور روزانه دهها و صدها ایرانی کشورشان را ترک می کنند و وارد ترکیه شده و به عنوان پناهجو خود را به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل معرفی می کنند. اما عدم حمایت کمیسیاریای عالی سازمان ملل از پناهجویان از یکسو و اخذ پول خاک از پناهجویان از سوی دیگر و دیگر فشارهای اقتصادی پناهجویان ایرانی و افغانی و دیگر کشورهایی که در ترکیه پناهجو می باشند را وادار می کند تا ساعت های طولانی برای سرمایه داران ترکیه در کارگاههای غیر استاندارد کار و یا به شکلی بیگاری کنند....
صلاح الدین عزیزیان یکی از پناهجویان ایرانی در ترکیه در این رابطه می گوید:من در ایران یکی از مهندسین فعال عمران بودم و در بسیاری از پروزه های بزرگ فعالیت داشتم . پس از ظبط شدن کارگاهم در ایران توسط وزارت اطلاعات مجبور شدم راهی ترکیه شوم. اکنون در کمال ناباوری مجبور هستم با کمترین پول بیشترین ساعات کاری را با توهینهای فراوان ،برای کارفرما بیگاری کنم. وی می گوید:اینجانب زمانی هم که در ایران کار می کردم اگر یک کارگر افغانی در جایی برای من و یا با من کار می کرد فوق العاده انسانی با او برخورد می کردم و هرگز به ملیت او اهانت نمی کردم و باورهای عقیدتی او کاملابرای من محترم بود. بارها پیش امده بود که شخصا به خانه ی کارگرانم می رفتم و از نزدیک جویای احوال انها می شدم. اما متاسفانه هم اکنون مجبور هستم تمام دانش خود را که در دانشگاه در زمینه ی عمران اموخته بودم به کنار بگذارم و برای یک سرمایه دار  بی سواد ساعتهای طولانی بیگاری بکشم. انگار در کوره ی ادم سوزی ادلف هیتلر کار می کنیم . فریادهای بی رحمانه ی سرمایه دار ترک بر سر پناهجویان ناخوش احوال :
زود باش تند تند کار کن .چابک چابک !
چرا شما پناهجویان اینقدر تنبل هستید ؟خوب کار کنید. تندتر کار کنید. تنبلها .مگر می خواهید نانتان بریده شود ...

 پول خرید شیرخشک برای بچه ام را ندارم و سرماه صاحب خانه ی ترک
می خواهد مرا بیرون کند و در این شرایط
باید درباره ی اینکه چرا بهایی زاده هستم جواب پس دهم.
 حامد یکی دیگر از پناهجویان در همین کارگاه می گوید:
فشارهای روحی و توهینهای سرمایه داران به ما ایرانیان و مورد سوال قرار داردن فرهنگ غنی ایران توسط یک سرمایه دار بی سواد ترکیه برای من زجراورتر از بلند کردن کیسه های 80 کیلویی در این کارگاه و قرار دادن آنها روی نوار نقاله است.
ناصر یکی دیگر ازپناهجویان (که چند ماه دیگر به مقصد هلند ترکیه را ترک می کند) می گوید:
بسیاری از انها انقدر کوته فکر هستند که مشکلات
اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ترکیه را از چشم پناهجویان می بینند.
از دیدگاه من اظهارات و عملکرد مقامات سیاسی کشور ایران چهره ی ایرانیان را در دیدگان سرمایه داران ترک نازیبا کرده است و انها با دیدگاه حقارت به پناهجویان ایرانی می نگرند. بسیاری از سرمایه داران ترک احساس می کنند تحت فشار قرار دادن کارگران پناهجو عملا خدمت کردن به ملت ترکیه است. حتی بسیاری از انها انقدر کوته فکر هستند که مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ترکیه را از چشم پناهجویان می بینند. غافل از اینکه حضور پناهجویان برای ترکیه یک پتانسیل اقتصادی برای این کشور است اگر چه خود دولت ترکیه در ماههای اخیر با گرفتن پول خاک از این پناهجویان بی دفاع ثابت کرده است که چگونه حضور پناهجویان می تواند به اقتصاد این کشور یاری رساند.
 محمد یکی از پناهجویان بهایی که مدتی است در این کارگاه وحشتناک مشغول به کار است با صدای درد الود می گوید:
دردناکترین مساله برای ما بهایی ها سوالهای فاشیستانه ی سرمایه داران در باره ی اعتقادهای ماست. چون از یکسو بیشتر انها مسلمان سنی هستند و ما را نجس می پندارند و از سوی دیگر احساس می کنند ما حقمان این بوده است از ایران بیرون رانده شویم. محمد خاطر نشان می کند:اولین سوال سرمایه دار ترکیه در این کارگاه این است:
چرا از ایران فرار کردی و از همه مهمتر بگو ببینم مسلمان هستی یا نه ؟
نکند بهایی و یا مسیحی هستی؟
انگار بهایی بودن یا مسیحی بودن جرم است!
من برای کار امده ام . پول خرید شیرخشک برای بچه ام را ندارم و سرماه صاحب خانه ی ترک می خواهد مرا بیرون کند و در این شرایط باید درباره ی اینکه چرا بهایی زاده هستم جواب پس دهم..
 سعید پناهجوی مسیحی که پیش از محمد در این کارگاه مشغول به فعالیت بوده است می گوید:
با اینکه این سرمایه داران ترک می دانند ما پناهجوها (چه مسیحی و چه بهایی) بهتر از مسلمانان ترکیه ای برای انها کار می کنیم و نصف انها هم حقوق هم نمی خواهیم اما بارها پیش امده است در زمان صرف غذا خطاب به ما مسیحیان بی ادبانه و به صورت اهانت امیز می گویند:
دیوانه شدیم. همه ش عیسی مسیح. بسته دیگه غذاتونو بخورید.
مثل اینکه شما مسیحیان همتون از یک قماشید.
خوب اول غذا را بخورید بعد دعا کنید و خدا را شکر کنید. این همه وقت در زمان کار تلف می کنید حالا هم می خواهید سر سفره با دعا کردن و... وقت کشی کنید. ما مسلمانها یک خوبی داریم ابتدا غذایمان را می خوریم سپس از خدا تشکر می کنیم تنها با دوسه کلمه چرا شما مسیحیها اینقدر لفتش می دید؟
سعید می افزاید: گاهی اوقات اینگونه رفتارهای سرمایه داران ترک مسلمان با ما کارگران پناهجوی مسیحی مرا به گونه ای به یاد خاطرات بازجویی های زندان اطلاعات می اندازد.
پدرام پناهجوی 16ساله و مبتلا به بیماری قند در سخت ترین شرایط جسمی و روحی مجبور است کیسه های 50 کیلو گرمی را از ساعت 8 صبح تا 6 بعد از ظهر به روی نوار نقاله بیندازد. او برای تامین داروهایش مجبور است در این شرایط سخت کار کند و متاسفانه تا کنون نه کمیسیاریای عالی سازمان ملل و نه هیچ سازمان دیگری برای مشکلات او کاری را صورت نداده است. جالب اینجاست زمانی که او به خاطر مشکل سلامتی اش به اصرار دیگر کارگران استراحت می کند و دوستانش به او کمک می کنند تا او در یک بازه ی زمانی کوتاه استراحت کند فریاد صاحب کار ترک به زبان ترکی بلند می شود(هادی هادی چابک چابک) یعنی زود باش زودباش تندتر کار کن ...
تو گویی این سرمایه داران و صاحب کاران  بیش از جمهوری اسلامی از اتحاد پناهجویان در زمان کارکردن هراس دارند. البته در چندین مورد که صاحب کار به یک کارگر پناهجو توهین و یا حمله کرده است عکس العمل دلیرانه ی دیگر کارگران پناهجو این مساله را به خوبی نشان داده است و به همین دلیل است که سرمایه داران این کشور تمایلی به اتحاد پناهجویان در کارگاهها ندارند. کارگاههایی که در ان فشار ناشی از عدم اکسیزن لازم و نبود سیستم تهویه ی هوا بارها پناهجویان را راهی بیمارستانها کرده است و از همه دردناک تر انکه پس از این همه اهانتها و فشارهای کاری دقیقا در هنگام دادن حقوق ناگهان صاحب کار برای مدتی طولانی غایب است و یا در بیشتر مواقع بخش زیادی از دستمزد کارگران از طرف کارفرما پرداخت نمی شود.گاهی هم انقدر پناهجو برای دریافت پولش امروز و فردا می شود که از دریافت ان صرف نظر می کند. این سوای ان است که کل حقوق یک کارگر پناهجو کمتر از نصف حقوق یک کارگر بومی کشور ترکیه می باشد.
جالب اینجاست که برخی از این رفتارهای غیر انسانی به مراکز مربوطه گزارش شده است و پلیس این کشور توسط خود پناهجویان از برخی از مشکلات انها مطلع شده است. اما هیچگونه عکس العمل منطقی از خود نشان نداده است. اگر چه اخذ پول خاک از سوی دولت ترکیه از پناهجویان خود راه را بر سرمایه داران ترک این کشور هموارتر می کند تا اسانتر بتوانند نیروی کار ارزان پناهجویان را به بیگاری بکشند.
 این درحالیست که رسانه های ترکیه ادعا می کنند در کشور ترکیه هیچگونه بی عدالتی و پایمال شدن حقوق انسانها وجود ندارد و حقوق پناهجویان وکارگران کاملا محفوظ است و بدون هیچ تردیدی ترکیه این حق را دارد وارد اتحادیه ی اروپا شود
!!!
تهیه و تنظیم گزارش: سیروان عنایتی خبرنگار پناهجو
با سپاس فراوان از سیروان عنایتی برای تهیه چنین گزارش تکان دهنده یی...
منتظر دیگر گزارشات شما هستیم...
روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر)
لطفا دیدگاهها و نقطه نظرات خود را در زیر نوشته بیان دارید...با تشکر  

۱ نظر:

  1. be dalile vujude nezame eslamy dar iran amsale in afrad dar hame jay dunya sargardan shudeh khane va zendegie khud ra az dast dadehand ta be azady ke dar an keshvar nist dast yaband be dalile khudkamegie akhund jemaat,va hanuz dastanhay bishumare vaghee az tajavozaty ke dar in masir be zanu bachehehay anha kardand va afrade bishumary ke dar in masir jane khud ra az dast dadand va kasy az sarneveshteanha bakhabar nist

    پاسخحذف