به دست انجمن حمایت از پناهجویان در در تاریخ یکشنبه, می 01, 2011 و ساعت 02:20 بعد از ظهر
http://www.kurdane.com/news-details.php?id=3349
چگونه دولت پرادعای کانادا با سرنوشت یک انسان بازی می کند؟!!!
سرانجام کمیساریای عالی سازمان ملل پرونده ی من را به سفارت کانادا تحویل می دهد . اگرچه باید این پروسه تنها در مدت بیست روز الی یک ماه به طول می انجامید اما متاسفانه این پروسه بنا به دلایل ناشفافی به 14 ماه (یعنی یک سال و دوماه) به طول می انجامد.
در ماه (اگوست) سال 2009 به مصاحبه با سفیر کانادا رفتم . او هم سوالهایی را از من پرسید ودر خاتمه گفت: من مصاحبه ام با شما تمام شد اما یک چیز برای من جای سوال است.
چرا شما مسیحی شدید؟
من هم مختصر گفتم من در مسیح خودم را پیدا کردم ومعنای واقعی محبت را درک نمودم. خلاصه اینکه تمام مراحل قانونی من وبهزاد برادرم که او هم کیسش مشابه کیس من بود (و او هم از هواداران حزب دمکرات) است پایان یافت. بهزاد در 16/2/2010 به کانادا پرواز کرد وقرار بر این بود که من هم در 11/5/2010 پرواز کنم. لذا تمام دار وندارم را فروختم و خانه را تحویل دادم . همچنین پول خاک را به پلیس امنیت ترکیه پرداخت نمودم و به طور کامل با پلیس این کشور تصویه حساب کردم و به صاحب کارم هم گفتم که دیگر نمی توانم کار کنم چون باید برای همیشه به کانادا بروم. با انکه ویزای کانادا در دست راست من و برگه ی خروجی از کشور ترکیه در دست چپم بود ناگهان 72 ساعت قبل از پروازم به من اطلاع دادند که کانادا نمی تواند تو را به عنوان پناهنده بپذیرد !
حال یک پناهنده ی بی پناه که حتی دموکراسی ترین کشور یعنی کانادا از کمک به او سر باز می زند و از سوی دیگر خود سازمان ملل متحد در یاری رساندن به او سهل انگاری می کند و اکنون هم کار وهم خانه اش را از دست داده است و هیچ نقطه ی امیدی ندارد چگونه می تواند به ادعاهای حقوق بشر سازمانها ونهادهای جهانی باور کند که لاف حقوق بشر را می زنند؟
برای کمک رساندن به این پناهنده ی کرد با انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه تماس بگیرید) :
00905076586901 00905076586901
anjoman.help.ir@gmail.com
گروه گزارشگران :
سیروان عنایتی (مدیر گروه خبری)
تارا . ا
کاکابرار علیمرادی
صلاح الدین عزیزیان
چگونه دولت پرادعای کانادا با سرنوشت یک انسان بازی می کند؟!!!
سرانجام کمیساریای عالی سازمان ملل پرونده ی من را به سفارت کانادا تحویل می دهد . اگرچه باید این پروسه تنها در مدت بیست روز الی یک ماه به طول می انجامید اما متاسفانه این پروسه بنا به دلایل ناشفافی به 14 ماه (یعنی یک سال و دوماه) به طول می انجامد.
در ماه (اگوست) سال 2009 به مصاحبه با سفیر کانادا رفتم . او هم سوالهایی را از من پرسید ودر خاتمه گفت: من مصاحبه ام با شما تمام شد اما یک چیز برای من جای سوال است.
چرا شما مسیحی شدید؟
من هم مختصر گفتم من در مسیح خودم را پیدا کردم ومعنای واقعی محبت را درک نمودم. خلاصه اینکه تمام مراحل قانونی من وبهزاد برادرم که او هم کیسش مشابه کیس من بود (و او هم از هواداران حزب دمکرات) است پایان یافت. بهزاد در 16/2/2010 به کانادا پرواز کرد وقرار بر این بود که من هم در 11/5/2010 پرواز کنم. لذا تمام دار وندارم را فروختم و خانه را تحویل دادم . همچنین پول خاک را به پلیس امنیت ترکیه پرداخت نمودم و به طور کامل با پلیس این کشور تصویه حساب کردم و به صاحب کارم هم گفتم که دیگر نمی توانم کار کنم چون باید برای همیشه به کانادا بروم. با انکه ویزای کانادا در دست راست من و برگه ی خروجی از کشور ترکیه در دست چپم بود ناگهان 72 ساعت قبل از پروازم به من اطلاع دادند که کانادا نمی تواند تو را به عنوان پناهنده بپذیرد !
حال یک پناهنده ی بی پناه که حتی دموکراسی ترین کشور یعنی کانادا از کمک به او سر باز می زند و از سوی دیگر خود سازمان ملل متحد در یاری رساندن به او سهل انگاری می کند و اکنون هم کار وهم خانه اش را از دست داده است و هیچ نقطه ی امیدی ندارد چگونه می تواند به ادعاهای حقوق بشر سازمانها ونهادهای جهانی باور کند که لاف حقوق بشر را می زنند؟
برای کمک رساندن به این پناهنده ی کرد با انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه تماس بگیرید) :
00905076586901 00905076586901
anjoman.help.ir@gmail.com
گروه گزارشگران :
سیروان عنایتی (مدیر گروه خبری)
تارا . ا
کاکابرار علیمرادی
صلاح الدین عزیزیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر