۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

فشارهای روحی و روانی دوران پناهجویی در ترکیه، یکی از زنان پناهجو را به بیماری شیرزوفرنی مبتلا کرده است...

به دست انجمن حمایت از پناهجویان‏ در در تاریخ پنج‌شنبه, می 19, 2011‏ و ساعت 10:34 بعد از ظهر‏
بی هیچ تردیدی ترکیه هیچ گاه پناهگاه امنی برای پناهجویان و پناهندگان نبوده و کم کاری و عدم توجه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل/آنکارا با وجود اصلاحات مهمی که در سالهای اخیر بر اثر فشار رسانه ها در سیستم پناهنده گزینی کمیساریای عالی انجام گرفته،اما همچنان این سیستم فاقد شفافیت بوده و بیشتر حقوق پایه ای پناهجویان همچون استفاده از روش مناسب برای مصاحبه پناهندگی، علت طولانی بودن رسیدگی به پرونده ها، شرح جزئیات دلایل رد شدنِ درخواست پناهندگی، و حق دادخواهی از ارگانی مستقل از سازمان کمیساریای عالی برای رسیدگی به پرونده پناهجویان در این سیستم رعایت نمی شود
سالهاست که پناهجویان ایرانی در ترکیه با بی عدالتی و ناآگاهی وکلای کمیساریای عالی پناهندگان روبرو بوده و این بی عدالتی برعکس آن چه که این سازمان می گوید که حق جداگانه ای برای زنان و دختران تنها در نظر گرفته هیچ گونه صحتی ندارد و دامن گیر زنان و دختران، مردان و خانواده های متاهل و مجرد شده است و سفره خالی از حمایت های کمیساری عالی بر روی تمامی طیف های اجتماعی، سیاسی، زنان، دانشجویان، دگرباش ها، مذهبیون و ... گشوده شده است... گزارش و مصاحبه این بار انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر) مختص به پونه بزرگ ابراهیمی یکی از دختران جوان پناهنده ایرانی است که زمان مصاحبه با وکلای کمیساریای عالی زیر سن قانونی بوده و مشمول قوانین دیگری از مصاحبه ها کمیساریای عالی می شود، اما وکلای این سازمان با نادیده گرفتن این موضوع حین مصاحبه چنان مصاحبه طولانی با وی انجام داده اند که غیرقابل باور است... متاسفانه شرایط سخت زندگی و روزمرگی پناهجویی در ترکیه سبب شده که خانم بزرگ ابراهیمی دچار بیماری شیزوفرنی شوند و الان هم به علت مذیقه مالی نمی توانند داروهایشان را تهیه نمایند... پای صحبت های خانم پونه بزرگ ابراهیمی نشستیم تا ظلمی که در حق وی شده را به گوش سازمان های حقوق رسانیده بلکم چاره ای برای این ناچاری بکنند...
 فشارهای روحی و روانی دوران پناهجویی در ترکیه، یکی از زنان پناهجو را  به بیماری شیرزوفرنی مبتلا کرده است.
گفتگو را بیوگرافی شما آغاز می کنیم...
من پونه بزرگ ابراهیمی. دو سال پیش یعنی سال 2009 به ترکیه آمده و الان در کایسری زندگی می کنم. زمانی که خودم را به کمیساریای عالی پناهندگان معرفی کردم هنوز هیجده سالم تمام نشده بود و زیر سن قانونی بودم
چه داروهایی مصرف می کنید؟
داروی اعصاب... مثل آریپیپرازول و چند جور قرص ریز و درشت دیگه و آخرین باری که به پزشک مراجعه کردم، پزشک من به همراهم گفتند که ایشان بیماری شیزوفرنی دارد و به گونه ای اختلالات عصبی ایشان بالاست.
 این مدت ترکیه بودید چگونه امرار معاش می کردید؟
هنگامی که به ترکیه آمدم و خود را به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان در آنکارا معرفی کردم با شخص مسیحی آشنا شدم که او هم به تازگی از ایران خارج شده بود. واقعا همچون یک برادر مرا مورد حمایت خودشان قرار دادند و به کلیسا شهر کایسری معرفی کردند و در کلیسا به من جا و مکان دادند و حمایتم کردند. از آن زمان به بعد من مسیحی شدم و زیر نظر کلیسا هستم و آنها حمایتم می کنند و پناهندگانی که در شهر کایسری هستند بسیار در حق من مهربانی کردند. به علت ندانستن زبان ترکی متاسفانه کاری پیدا نکردم و مجبورم به سختی روزگارم را بگذرانم
می توانید کلیسایی که شما را مورد حمایت قرار دادند، معرفی کنید؟
کلیسا خانگی هست. کایسری کلیسا بیرون از شهر ندارد و یک خانه ای را تبدیل به مکان مقدس یا کلیسا کردند....
از شرایط پرونده تان بگویید و نحوه برخورد وکیل با شما و اسم وکیل تان؟ 
حدود چهار ساعت مصاحبه من طول کشید . وکیل کمیساریای عالی پناهندگان با من مثل بازجو رفتار می کرد، انگار متهم یا جنایتکار را پیش آنها آورده باشند.. سوالهای بسیاری حین مصاحبه از من پرسیده شد، سوال هایی که هیچ ربطی به پرونده من نداشت به خاطر بیماری ام شرایط مصاحبه برایم غیرقابل تحمل بود... وقتی پرونده خود را در اختیار وکلای هلسینکی قرار دادم ، وکلای حقوق بشری هلسینکی به من گفتند چون هنگام مصاحبه زیر سن قانونی بودی نبایست با شما مصاحبه می کردند و به خاطر بیماری ات حق این کار را نداشتند و بایستی شرایط روحی و سنی شما را در نظر می گرفتند...بارها از من و سوال هایی می پرسیدند که اصلن ربطی به پرونده من نداشت و تکرار آن سوال ها حال مرا دگرگون می کرد. متاسفانه اسم وکیلم را فراموش کردم
دلیل ردی پرونده شما را در چیزی بیان کردند؟
تناقض در گفتار و این که در ایران اصلن در خطر نیستید.
چه تاریخی خود را به کمیساریای عالی پناهندگان معرفی کردید و در چه تاریخی ردی پرونده شما صادر شد؟ وکلای حقوق بشری هلسینکی چه کمکی به شما کردند؟
27/7/2009 ثبت نام کردم درست نه ماه بعد از آن تاریخ ردی پرونده من صادر شد. وکلای حقوق بشری هلسینکی حرف های مرا شنیدند و آخرین حرفی که از هلسینکی شنیدم این بود که ما ایمیل زدیم و گفتگوهایی با وکلای کمیساریای عالی پناهندگان انجام دادیم که تاریخ مصاحبه جدیدی به شما بدهند. ولی الان بیش از هفت ماه از آن زمان می گذرد و هیچ چیز جدیدی دریافت نکردم
از بیماری ات بگو و در این مدت که این بیماری را داشتی چگونه توانستید شرایط سخت پناهندگی را بپذیرید؟
من با مصرف چندین قرص به زندگی خودم ادامه می دهم و اگر داروی تجویز شده توسط پزشک را درست و به موقع مصرف نکنم بیماری ام عود می کند و شرایط سختی را می گذرانم. اینجا تمامی دارو و قرص هایم خیلی گران هست و پناهجویان هم بیمه نیستند و مجبورند داروهایشان را با هزینه شخصی تامین کنند. به خاطر ندانستن زبان و همچنین بیماری ام نمی توانم کاری پیدا کنم و کارهای سخت هم بیماری مرا تشدید می کند. نمی دانم چگونه باید هزینه داروهایم را تهیه کنم... هر چند هنوز زیر نظر روان پزشک هستم اما وقتی نتوانم داروهایم را تهیه کنم روان پزشک هیچ کمکی به من نمی تواند بکند
...از سازمان های حقوق بشری کمکی دریافت کردید؟
یک بار توسط سازمان حقوق بشری که نامش را فراموش کردم مورد حمایت اش قرار گرفتم و مبلغی پول دریافت کردم و دیگر هیچگونه کمکی دریافت نگردم
نحوه برخورد پلیس شهر کایسری با شما و دیگر پناهجویان چگونه است؟
پلیس شهر کایسری خیلی خشن با پناهجویان رفتار می کند، حتی برای امضاء دادن و اعلام حضور که به مقر پلیس مراجعه می کنیم، آنها با بی ادبی با پناهجویان رفتار می کنند... این روزها اجازه مرخصی گرفتن به خاطر شرایط اورژانسی  را هم به سختی به پناهجوها می دهند
به نظر خودت چرا ردی پرونده ات صادر شده است؟
حین مصاحبه، ساعت های طولانی با من مصاحبه کردند و مثل بازجو رفتار می کردند و محیط و فضای پر از ترسی را برای من به وجود آورده بودند... من از شب قبل از مصاحبه هیچ غذایی نخورده بودم و حین مصاحبه گرسنگی عاملی شده بود که نتوانم، خوب ذهنم را متمرکز کنم متاسفانه وکلای کمیساریای عالی حتی حق این که من بتوانم چیزی بخورم تا ضعفم برطرف شود را به من ندادند... مثل جنایت کاری که پیش پلیس برده باشند با من رفتار کردند به همین دلیل چندان نتوانستم از پرونده ام دفاع کنم.علاوه بر آن از من سوالات بی ربط بسیاری می پرسیدند و بعد از نیم ساعت دوباره همان سوال را تکرار می کردند و می خواستند تمرکز مرا به هم بزنند و خیلی تند صحبت می کردند
چیز خاصی هست که من از شما نپرسیده باشم و شما بخواهید بیان کنید
نه فکر نکنم، فقط می خواستم بگویم اینجا زندگی خیلی سخت هست و کمیساریای عالی پناهندگان که خود را حامی پناهندگان می داند هیچ کمکی به پناهنده ها نمی کند و بی دلیل و بی هیچ تحقیقی بسیاری از پرونده ها را رد می کند
چه درخواستی از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل /آنکارا دارید؟
این که به فکر پناهنده ها باشند و الکی قول حمایت کردن را به پناهنده ها ندهند و و واقعا پناهجویان را حمایت کنند و به پرونده پناهجویان هر چه  سریع تر رسیدگی کنند و پرونده های پناهجویان را در پروسه طولانی زمان قرار ندهند... واقعا برای کسانی که از کشورشان خارج شده اند و هیچ راه برگشتی برایشان نمانده است ردی پرونده هایشان را صادر نکنند.
مصاحبه کننده: آرش شریفی
روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر(

چه داروهایی مصرف می کنید؟
داروی اعصاب... مثل آریپیپرازول و چند جور قرص ریز و درشت دیگه و آخرین باری که به پزشک مراجعه کردم، پزشک من به همراهم گفتند که ایشان بیماری شیزوفرنی دارد و به گونه ای اختلالات عصبی ایشان بالاست.
لطفا نقطه نظرات و دیدگاههای خود را زیر گزارش بیان کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر