۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

مصاحبه فیس بوکی روابط عمومی انجمن با پناهجوی ایرانی در اندونزی: وضعیت روحی مساعدی ندارم و نمی توانم خاطرات گذشته را فراموش کنم

به دست انجمن حمایت از پناهجویان‏ در در تاریخ یکشنبه, می 01, 2011‏ و ساعت 10:38 قبل از ظهر‏‏
مصاحبه فیس بوکی انجمن با پناهجوی ایرانی در اندونزی: وضعیت روحی مساعدی ندارم و نمی توانم خاطرات گذشته را فراموش کنم...
با درود بسیار... دوست عزیز سپاس از ارتباط شما... قدری بیشتر درباره وضعیت خود برای انجمن حمایت از پناهجویان
 ایرانی_ترکیه بنویسید... شرایط کمپ به چه شکل است؟ نحوه رسیدگی به پناهجویان؟ هزینه و کمک مالی که برای شما در نظر گرفته اند؟ آموزش هایی که بایستی در حین پناهجویی و پناهندگی در اختیار شما قرار دهند؟، نحوه عملکرد سازمان کمیساریای عالی در قبال شما؟
از شرایط پناهجویان بنویسید؟ دلیل رفتن خود به اندونزی را بیان کنید و چرا به این کشور پناهنده شدید؟ نحوه رسیدگی به پرونده تان چگونه بوده؟ وکلایی که با شما مصاحبه کرده اند به چه صورتی از شما دفاع کردند؟ در صورتی که ردی پرونده تان صادر شود چگونه به شما کمک می کنند؟ پناهجویانی که ردی پرونده شان صادر شده چیکار می کنند و وضعیت شان به چه شکل است؟ از شرایط روحی و نحوه زندگی کردن خود بنویسید؟ در صورتی که بیمار شوید چه کسی شما رو حمایت می کند؟ ارگان هان حقوقی بشری که آنجا برای پناهندگان فعالیت می کنند، رو می شناسید و نحوه کارشان چگونه است؟
خلاصه هر آن چه که شما را آزار می دهد و در حق شما به ناحق صورت گرفته بیان دارید...  نامه شما را با شرایط پناهجویان در اندوزی در صفحه فیس بوک انجمن انعکاس می دهیم تا کسانی که می توانند شما را کمک کنند و اگر راهنمایی باشد از آنها کمک بگیریم...
منتظر نوشته شما هستم اگر در توان بود از شرایط پناهجویان در کمپ برایمان بازگو کنید... در صورت توان عکس هایی از پناهجویان یا از سردر کمیساریای عالی گرفته و در اختیار انجمن قرار دهید...
منتظر نوشته شما هستیم
با احترام
روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر)...
 _________________
 با درود دوباره خدمت شما دوست عزیز

اینجا کمپی هست که تقریبا صد پناهجو را در خود جا داده،  به جز من و چند دوست عرب ما باقی‌ دوستان افغانی هستند.
کلیه هزینه ما از قبیل خوراک و پزشک و دارو بر عهدهٔ سازمانیست به نام
 IOM
که واقعا بهترین پوئن اینجا هستند،
من هفت ماه پیش با یکی‌ از لنج هائی که در اخبار به کرار میخوانید قصد رفتن به استرالیا داشتم که از بد روزگار بعد از ۵ روز سفر در روی اقیانوس با زلزله و طوفان مواجه شدیم و لنج سوراخ شد و با قایق کمکی هر ۵۵ نفری که در آن بودیم تونستیم خودمونو به یکی‌ از جزیرهای دور افتاده اندونزی برسونیم. بعد از ۲ روز بدون آب و غذا، توسط پلیس اندونزی دستگیر و به این کمپ منتقل شدیم و جالب اینه که ۴۵ نفر از این ۵۵ نفر چند روز قبل از همین کمپ با کندن تونل فرار کرده بودند،
اینجا تنها آموزشی‌ که میدن آموزش زبان انگلیسی هست که اون هم توسط ۱ معلم اندونزی برگزار می‌شه که به نظر من ۵۰% از تلفظ‌ها را اشتباه بیان میکنه .
دلیل بیرون اومدن من از ایران... من ۱ عکاس خبری بودم در یک خبرگزاری خصوصی طرفدار دولت که بعد از اخراج از اون خبرگذاری توسط نیروهای اطلاعات دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم .البته قبل از اومدنم تقریبا به مدت ۶ ماه در ایران به طور مخفیانه زندگی‌ می‌کردم ،بعد از خارج شدن از کشور ؛ بازجویی از پدرم آغاز شد که بعد از تقریبا ۲۰ روز به دلیل بیماری سرطان صفرا و کبد به دلیل ضربه‌ای که از ناحیه شکم در حین بازجویی به اون وارد کردند سرطان کل بدن او را فرا گرفت و فوت کرد،پدرم خیلی‌ تلاش کرد که من از ایران فرار کنم و الان زندگیم را مدیون اون هستم .

بعد از شنیدن خبر فوت پدرم چون خودم را مسئول مرگش میدانستم و به دلیل مشکلات روحی که با آن روبرو بودم اینجا دست به خودکشی‌ زدم ولی‌ به خواست ایزد دوباره به زندگی‌ برگشتم ،من تقریبا ۲ ماه پیش مصاحبه دادم که به من گفتن تا ۱۰۰ روز جوابش میاد ولی‌ هنگام مصاحبه های اینجا فقط مسئول یو ان هست و یک مترجم که اونم افغانیه و در همین کمپ مصاحبه میگیرن و خبری از وکیل نیست ،نمیدانم اگه جوابم منفی‌ بیاد چه اتفاقی‌ میافته فقط میدونم که دوباره باید مصاحبه بدم .

از پزشک اینجا خواهش کردم که مرا پیش یک روان پزشک ببرند چون وضعیت روحی مساعدی ندارم و نمیتونم خاطرات گذشته مو فراموش کنم که قراره در این هفته ببرنم پیش روان پزشک ،تنها چیزی که می‌خوام اینه که تنها باشم چون دیگه از سرو صدای اینجا حالم به هم می‌خوره فقط می‌خوام آرامش داشته باشم ( دیگران تنهایی من را پر نمیکنند فقط خلوت من را به هم میزنند.

تا حالا چند بار از طرف دفاتر کمیساریای عالی دیگر کشورها برای بازدید به اینجا آمدند ولی‌ تنها چیزی که میگن اینه : ما متاسفیم که شما در همچین جایی‌ زندگی‌ می‌کنید.

بارها از اینجا پناهجو‌ها فرار کردند و یا به سمت استرالیا حرکت کردن یا خود را به جاکارتا رساندند و آزادانه زندگی‌ میکنند و منتظر جوابشون میمونند ،البته اکثر کسانی‌ که اینجا هستند خوشحال به نظر میرسند چون هیچ کس تنها نیست و همه به قول خودشون از قوم هزاره افغانستان هستند و با هم فامیلند و براشون مهم نیست که جواب کیسشون چی‌ باشه چون اگر هم  ردّ شوند بر میگردند به کشورشون ،بیشتر براشون شده یه رقابت فامیلی.

خیلی‌‌هاشون به محض دستگیری توسط پلیس برگه دیپورت امضا می‌کنن و بر میگردن افغانستان و دوباره میان تا شاید بتونن خودشون را به استرالیا برسونن .جالبه وقتی‌ که از نحوه قبولی توسط یو ان در اندونزی از مترجم یو ان سوال کردم گفت اول برای افغان‌ها راحته بعد عربها بعد سریلانکا بعد ایرانیها

سعی‌ می‌کنم به زودی عکس هائی از اینجا در اختیارتان قرار دهم
جالبتر از همه اینه که بارها از مأمور‌های ایمگرشن اینجا شنیدم که اینجا بهترین کمپ اندونزی می‌باشد ( وای به حل بقیش )

امیدوارم که مطالب کافی‌ باشه فقط خواهشم اینه که اگر خواستید که اینها رو انتشار بدید چیز هائی رو حذف کنید به دلیل مسائل امنیتی ،چون نمی‌خوام که دوباره اینجا دچار استرس بشم
با سپاس فراوان
ادامه دارد...
روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه(نوشهیر)

بارها از اینجا پناهجو‌ها فرار کردند و یا به سمت استرالیا حرکت کردن یا خود را به جاکارتا رساندند و آزادانه زندگی‌ میکنند و منتظر جوابشون میمونند ،البته اکثر کسانی‌ که اینجا هستند خوشحال به نظر میرسند چون هیچ کس تنها نیست و همه به قول خودشون از قوم هزاره افغانستان هستند و با هم فامیلند و براشون مهم نیست که جواب کیسشون چی‌ باشه چون اگر هم ردّ شوند بر میگردند به کشورشون ،بیشتر براشون شده یه رقابت فامیلی.

خیلی‌‌هاشون به محض دستگیری توسط پلیس برگه دیپورت امضا می‌کنن و بر میگردن افغانستان و دوباره میان تا شاید بتونن خودشون را به استرالیا برسونن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر